اشاره: همچنانکه قبلاً اعلام نمودهایم ما در پرتو اصول اعتقادی خود تحقق تقارب هر چه بیشتر پیروان مذاهب را ضروری میدانیم و البته بنا به تعریف کثرتگرایانه خود از وحدت، همبستگی را نه در یکسانسازی مذهبی و گروهی – که نه ممکن است و نه مطلوب – بلکه در چارچوب راهبرد «یشدّ بعضهم بعضاً» قابل تحقق میدانیم و معتقدیم تنوع مذاهب و گروههای فکری به گسترش فرهنگ گفتگو و مباحثه و مآلاً به تقویت سلامت اجتماع کمک میکند.
ما ذات تنوّع افکار و تعدّد مذاهب فقهی و سیاسی را خلاف اتحاد و همدلی نمیدانیم و معتقدیم آنچه سبب تفرّق است تعصب مذهبی و گروهی است و نه خود مذهب و گروه، که البته پرداختن به این مسأله بیشتر در حوزهی روانشناسی و روانشناسی اجتماعی میگنجد تا جامعهشناسی.
پایگاه اطلاعرسانی اصلاح دربارهی اختلاف مذهب مابین دو مسلمان، از طرح مسائلی که موجب تعاطف فریقین است استقبال نموده و از انتشار مسائل خلافی حذر میکند، مگر در شرایط شرعی آن: وجود علم و حسن نیّت؛ و برای حلّ آن؛ و از نشر هر نوشتار یا گزارش عملی که ممکن باشد به سرد شدن عواطف برادری ما بین دو فرقهی اسلامی بینجامد و یا مایهی سوء استفادهی بدخواهان و دشمنان برای تحریک اختلاف و خصومت گردد، جدّاً اجتناب کرده و میکند. این گزارش صرفاً جهت اطلاعرسانی به خوانندگان عزیز درج میشود.
دوّمین همایش روحانیّون اهل سنّت به وسیلهی نهاد بسیج با حضور دکتر سیدمحمّد حسینی قزوینی برگزارکننده برنامههای شبکهی SALAM روز چهارشنبه21 اسفندماه 1387 در مهاباد برگزار شد.
دوّمین همایش روحانیّون اهل سنّت تحت عنوان« همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» به وسیلهی نهاد بسیج با حضور دکتر سیدمحمّد حسینی قزوینی برگزارکننده برنامههای شبکهی SALAM روز چهارشنبه21 اسفندماه 1387 از ساعت 10 بامداد لغایت 1بعداز ظهر در سالن وحدت شهرداری مهاباد برگزار شد.
همایش با سرود جمهوری اسلامی آغاز شد؛ ابتدا حاجآقا سهرابی امام جمعهی مهاباد طی صحبت کوتاهی به حاضران خیرمقدم و هفتهی وحدت و میلاد پیامبر(ص) را تبریک گفت، سپس جلسه را ترک کرد.
سپس آقای قزوینی به دعوت مجری در جایگاه قرار گرفت و با تلاوت آیهی «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ» و با تبریک میلاد پیامبر(ص) وحدت را لازم دانست و گفت: "هر کس وحدتشکنی کند آنرا در هر مقامی که باشد باید محکوم کرد."
بعد از سخنان آقای قزوینی نوبت طرح نظرات اساتید اهل سنّت رسید ابتدا ماموستا فتاح شیخی به نمایندگی از روحانیّون کُرد سنی نحوهی برگزاری همایش را با سخنان زیر، به زیر سؤال برد: "ان الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئّات اعمالنا من یهده الله فلا مضلّ له و من یضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلاّ الله وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله. قال الله تعالی: « یأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنْتُمْ مُّسْلِمُونَ».(آل عمران/102)
قبل از هر چیز ضمن خیر مقدم به مهمانان عالی قدر عید فرخنده میلاد با سعادت حضرت ختم نبوّت حضرت محمّد مصطفی (ص) را به همه مسلمین بخصوص حضار محترم تبریک و تهنیّت عرض مینمائیم و اینجانب بهعنوان یک طلبهی شافعی مذهب در خدمت اساتید محترم نکاتی را به عرض میرسانم:
1. همایش باید از طرف نهادی یا ارگانی یا هیأتی با مجوز رسمی از ارگانهای مربوطه با تعیین وقت قبلی، زمان مشخص، موضوع معین و دایر نمودن دبیرخانه جهت دریافت مقالات در تاریخ معین برگزار گردد که این همایش فاقد این شرایط است، لذا از این نظر معمولاً این یک «نمایش» است تا «همایش».
2. عنوان همایش «همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» اعلام گردیده که شامل علمای اهل سنّت تمام جهان میشود که میبایست از طریق رسانهها و مطبوعات و با حضور علمای طراز اول جهان اسلام بر گزار میشد.
3. همایش به اسم علمای اهل سنّت نام گذاری شده که میبایست برگزارکنندگان همایش از علمای اهل سنّت باشند که فکر میکنم اصلاً علمای اهل سنّت اطّلاعی نداشتهاند؛ ما اهل سنّت نیاز به قیّم نداریم.
4. اگر همایش مربوط به علمای اهل سنّت است چرا برگزارکنندگان آن برادران تشیّع هستند که این یک توهین است.
5. اگر همایش علمی- تخصصی است میبایست به جای یک ارگان نظامی، از طریق حوزه دانشگاه یا ارشاد اسلامی برگزار میشد که این هم جای سؤال است.
6. برگزارکنندگان همایش به نمایندگی از چه مذهبی و از چه نهادی در همایش شرکت دارند و هدف برگزارکنندگان چیست؟
7. اگر هدف از همایش دلسوزی برای اهل سنّت است که گویا بعضی به مذهب اهل سنّت توهین میکنند به اسمهای گوناگون خطر اینها از توهین کسانی که به همسر پیامبر امّالمؤمنین حضرت عائشه(رض) و خلفای راشدین آیا بیشتر نیست؟ و ما اهل سنّت قادر به دفاع از خود هستیم.
8. اگر هدف از همایش نقد و بررسی اهل سنّت بهخصوص امام شافعی(رض) است، میبایست از طرف اهل سنّت برگزار میشد.
9. اگر همایش بررسی اختلاف بین اهل سنّت و تشیع است، در هفته وحدت که انتظار تحقق وحدت بیشتر داریم و نیاز مبرم ما مسلمانان است این مخالف توصیههای امام راحل و مقام معظم رهبری و علمای طراز اوّل اهل سنّت و اهل تشیّع است و به نفع دشمنان اسلام و مسلمین است.
10. اگر هدف از این همایش اظهار علم و مناظرهی علمی است اینجانبان به شرایط زیر آمادگی خود را با حضور هیأت داوران از عوامل جرجانی تا سبزواری اعم از صرف و نحو، منطق، بلاغت، فلسفه و کلام، علوم اصول الفقه، علوم الحدیث و علوم القرآن، اعلام میداریم:
الف) پخش مستقیم از تلویزیون
ب)حضور داوران مستقل
11. اگر هدف از برگزاری این همایش توجیه اهانتهای است که از طریق شبکه سلام به اهل سنّت میشود، همچنانکه در استان کردستان فرمودند اینگونه شبکهها در خدمت انگلیس و دشمنان اسلام هستند، باید نسبت به این همه توهین که به اهل سنّت میکنند جنابعالی رسماً معذرت خواهی کنید.
12. اگر هدف از این جلسه، فقط سخنرانی جنابعالی باشد همین اندازه که از«شبکه سلام» میشنویم کافی است.
آقای قزوینی بعد از سخنان استاد شیخی افزود: "والله روح من خبر نداشت، ارومیه بودم که به من زنگ زدند و گفتند شما در مهاباد برنامه دارید." وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش در پایان همایش گفت: "من موظفم که خطر وهّابیت را گوشزد کنم...، من از طرف بسیج دعوت شدهام و آنها جواب بدهند امّا اینکه میگوئید این یک همایش نیست یک نمایش است شما اینطور فکر کنید! من هم به اصرار و در خواست عدّهای از روحانیّون که هم در جلسهی قبل هم بعداً درخواستهای کتبی به بسیج داده بودند که ما میخواهیم این همایش ادامه داشته باشد، آمدهام."
در ادامهی همایش ماموستا ابوبکر محمّدکریمی، یکی دیگر از علمای طراز اول مهاباد، بحث خود را با خوشآمدگوئی به آقای آیتالله دکتر قزوینی و هیأت همراه آغاز نموده، ضمن تبریک هفتهی وحدت، گفت: "بزرگان ما و اهل تشیّع همواره برای وحدت تلاش کردهاند و وحدت را لازم میدانند؛ همچنانکه امام جعفر صادق(ع) که یکی از آنهاست. نگاه کنید که ایشان در وسائل الشّیعه در کتاب الصلاة باب الجماعة میگوید: "من صلّی خلف سنّی فکأنّما صلّی خلف رسول الله (ص) ترجمه: کسی که پشت سر یک سنّی نماز بخواند گو اینکه پشت سر رسول خدا نماز خوانده است. پس وحدت خوب است امّا بهشرطی که فقط شعار نباشد و من از حاج آقا گلایه بکنم؛ ایشان در برنامههای شبکهی سلام حضور توهینآمیزی دارند، شبکهای که در آن، خیلی به اهل سنّت بیاحترامی و توهین میشود. من از ایشان میخواهم که با اینکه کتابهایشان از اول گرفته تا آخر پر از ناسزا و توهین به اهل سنّت است امّا ایشان فقط یک مورد از اهانت در کتابهای ما نسبت به ائمهی خودشان بگویند."
آقای قزوینی ضمن اشاره به چند عالم همانند ابن خلدون، شوکانی، ابن حزم که اینها به بزرگان ما اهانت کردهاند از طرف استاد محمّد ملّازاده از ایشان خواسته شد که نوع و معنی اهانتها را بیان کند که ایشان ضمن خواندن چند سطر عربی که چکیدهی آن این بود که به امام جعفر صادق «بدعتگذار» گفته شده است؛ وی سپس اضافه کرد: " گویا بزرگان اهل سنّت گفتهاند ما احادیث روایت شده از امام جعفر صادق را قبول داریم اما در میان احادیث روایت شده از فرزندانش احادیث منکر زیاد دیده میشود." از طرف اساتید سنی جواب داده شد که این مسأله مربوط به علم الحدیث است و اهانتی در آن وجود ندارد. حاج آقا سکوت کرد و جواب نداد، سپس اشاره کرد: " ابن خلدون گفته که امام حسین(ع) با 72 تن از یارانش به مبارزه با لشکر بزرگ یزید به میدان مبارزه نباید میرفت."
امّا از طرف عدّهای از ماموستایان بدین مسأله نیز پاسخ داده شد که طرح این مسأله به وسیلهی ابنخلدون [بنیانگذار جامعهشناسی اسلامی]، بیاحترامی و اهانت نیست، بلکه یک تحلیل تاریخی است.
یک روحانی شیعه از انتهای سالن، با صدای بلند خطاب به آقای قزوینی گفت: "چون بحث همایش به شبکه سلام کشیده شد و از موضوع اصلی خارج شدیم من یک سؤال فقهی دارم و آن اینکه اهل سنّت که چهار مذهب مدون دارند و حالا که آنها نماندهاند مسائل جدید که پیش میآید باید چه کرد؟ در حالی که باب اجتهاد بسته شده است؟"
-در این هنگام یکی از علمای حاضر با اظهار اینکه: "این سؤال مربوط به آقای قزوینی نمیباشد، بلکه مربوط به ما روحانیّون اهل سنّت میباشد"، گفت: "بسته بودن باب اجتهاد یک اتهام بیاساس و غیرقابل اثبات است. البته بزرگان ما در صدور فتوی خیلی سختگیری کردهاند، تا هر کسی بر اساس میل خود فتوی ندهد و الاّ باب اجتهاد بر کسانی که شرایط لازم را دارند مفتوح و باز بوده و خواهد بود."
سپس آقای قزوینی نیز از ماموستاها سؤال میکرد که شما الان از چه کسی تقلید میکنید؟
ماموستا ملامحمّد ثباتی پاسخ داد: "ما از فتواهای امام شافعی و علمای شافعیه پیروی میکنیم، البته کتابهای ما بسیار غنی میباشند و هیچ کس و هیچ مسئلهای بیپاسخ نیست و اگر احیاناً مسألهای جدید پیش بیاید، عالمان ما از قیاس استفاده میکنند."
در همین میان یکی از استادان گفت: "ما در مهاباد وهّابی نیستیم، ما شافعی هستیم و پیرو مذهب امام شافعی(رح) هستیم."
ماموستا شفیع برهانی استاد نامی علوم اسلامی در منطقه، سخنان خود را اینچنین آغاز کردند: "ضمن خوشآمدگوئی به حاج آقا قزوینی و هیأت همراه و تبریک هفته وحدت و میلاد با سعادت نبی اکرم(ص) من با یک بیت شعر «دین اسلام را دو چیز بر باد داد/ در سنّیها تشیّخ در شیعیان اجتهاد» سخنم را شروع میکنم تا خستگی از تن شما بیرون برود.
وی اشاره کرد: "ما باید اختلافات قبلی را نادیده بگیریم، تا وحدت عملی شود و بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم."
سپس افزود: "به نظر من باید دو چیز را از هم جدا کرد تا بتوانیم بهتر مشکلات را بررسی کنیم 1- مذهب و برداشتهای مذهبی 2- سلطه و حکومت."
سپس خطاب به آقای قزوینی اضافه کرد: " حاج آقا لازم نیست که مشکلات ما را با لبنان و عربستان سعودی قاطی کنید. شما چرا بر کلمه وهّابی پافشاری میکنید، ممکن است اصلاً چنین کلمهای را آنها بر خود نگذارند مثلاً بگویند «سلفی».
برهانی اظهار عقیده کرد که: "هم اینکه مبارزه علیه تفکر یک چیز که یک انسانی به آن معتقد است گرچه شما آنرا نپسندی حق خودش است و کار خوبی نیست و به هیچ وجه نمیتوانی فتوی قتل او را بدهی همچنانکه شاید کسی شیعه باشد ولی تفکرات شما را نپذیرد."
آقای قزوینی ضمن تشکر از ماموستا برهانی، دربارهی این سخن استاد برهانی که ما نباید توهینهای برخی از بزرگان گذشته را دوباره زنده کنیم، گفت: "باید این جمله آقای برهانی با آب طلا نوشته شود." اما نسبت به قسمتهای دیگری از بیانات وی گفت: " نمیشود نسبت به دنیای بیرون بی تفاوت بود، قرآن ما را یک تن واحد میداند و باید با جهان اسلام هم درد بود. هم اینکه میگوئید اسلام و سیاست از هم جدا هستند." ماموستا برهانی بلافاصله جواب داد: "من نگفتهام نباید سیاست و دیانت از هم جدا باشد؛ بلکه من گفتهام مذهب و حکومت."
آقای قزوینی گفت: "بههر حال آیت الله مدرس گفته دیانت ما عین سیاست ماست، بعد خطاب به اساتید گفت: مگر شما فقه شافعی را عین اسلام نمیدانید؟
ماموستا برهانی در پاسخ گفت: "نه اصلاً."
آقای قزوینی گفت: "ولی ما باورمان این است که فقه جعفری عین اسلام است."
یکی دیگر از ماموستاها در واکنش به اظهارات آقای قزوینی گفت: "ما دین را معصوم میدانیم ولی مذهب را نه؛ چون دین از جانب خداوند آمده است ولی مذهب برداشت ما از دین است و این نمیتواند معصوم باشد."
سپس یکی از حضّار غیر روحانی گفت: "حاج آقا من هم سؤالی دارم؛ در قیام بزرگ امام حسین 72 تن از یاران امام حسین (ع) شهید شدند، چرا شما فقط چند نفر از ایشان را نام میبرید چرا نامهای ابوبکر، عمر و عثمان دیگر پسران امام علی (ع) را نمیگوئید؟ اگر چنین کاری را انجام دهید فکر کنم وحدت عملی خواهد شد."
آقای قزوینی به این سؤال و خیلی از سؤالهای مکتوب دیگر یا اصلاً پاسخ نداد یا طفره رفت و یا متوسل به خشونت و تهدید میشد؛ مثلاً چنین سخنانی را بر زبان میآورد: "ما با کسی شوخی نداریم ما چندین تن از وهّابیها را در زاهدان به دار آویختیم. آنها وهّابی بودند، وهّابیها الفبای فکریشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی است بنابراین ما با کسی تعارف نداریم من این دفعه فقط برای تذکر آمدهام و... خیلی دیگر از این تهدیدها."
در واکنش به اظهارات و تهدیدهای آقای قزوینی یکی از ماموستاها بهشدّت ایشان را مورد خطاب قرار داد و گفت: " این شیوهی صحبت آقای قزوینی، با روح اسلام و موضعهای مقامات بزرگ کشوری در تناقض است و این اظهارات تنها با شیوه گفتار انسانهای مرتجع تناسب دارد. انتظار میرود ایشان مثل یک آخوند حوزوی صحبت کنند، اینجا پادگان نیست. ما جمعی روحانی هستیم و میخواهیم دوستانه بحث کنیم."
سخنران بعدی شیخ جمیل بود، وی اینچنین اظهار عقیده کرد: "ما مجتهد نداریم، مجتهد مطلق و مجتهد فیالفتوی نداریم." و سپس شعری هم در مدح پیامبر(ص) خواند.
سپس آقای قزوینی گفت: "من شنیدهام که در شهر شما کسانی پیدا شدهاند که سیدی پخش میکنند و میگویند مولودی نباید باشد، توسل درست نیست، شفاعت درست نیست...."
یکی از علما در پاسخ گفت:"این مسائل فقهی است؛ اینکه مولودی درست است یا نه، همچنین توسل و مسئله شفاعت، اگر میخواهی ما میتوانیم با هم از نزدیک بنشینیم و از نظر قرآن و سنّت بررسی کنیم که این مسائل چطور است."
سپس آقای قزوینی از ارتباط و رابطه دوستانهی خود با مفتی بزرگ وهّابیها در عربستان سخن گفت و افزود: "احترامی که ایشان برای من گذاشتند، طلبههای خودم هم چنین احترامی به من نگذاشتهاند." در ادامه به رابطه دوستانه و خانوادگی خود با مولویهای زاهدان و با ماموستائی در کرمانشاه سخن گفت و همایش با این سخنان پایان یافت.
لازم به ذکر است که در این جلسه علاوه بر اینکه چندین روحانی شیعه حضور به هم رسانده بودند، رئیس مرکز بزرگ اسلامی مهاباد، امام جمعهی بوکان، ملا ابوبکر حمامیان کارمند شورای روحانیت بوکان و نیز چند نفر روحانی شیعه از شهرهای نقده و ارومیه نیز حضور داشتند.
علاوه بر حضور هشتاد نفر از روحانیّون مهاباد، رئیس شورای اسلامی شهر و چند تن از اعضای آن و تنی چند از رؤسای ادارات شهرستان مهاباد و نیز فرماندهی بسیج شهرستان حضور داشتند. پذیرایی و هماهنگی و مجری این همایش نمایشی به عهدهی نیروهای بسیج مهاباد بود.
در پایان مراسم طومار اعتراضی علمای دینی اهل سنّت مهاباد در میان حضار توزیع شد که تصویر آن در قسمت تصاویر قابل مشاهده است.
در حاشیه:
• مجری«همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت»، یک روحانی بسیجی شیعه بود.
• آقای قزوینی در پاسخ علمایی که خواستار اعلام اسامی دعوت کنندگان بودند، حاضر به نام بردن از یک نفر هم نشد و از آقایان بسیجی خواست، اگر ممکن است اسامی را بگویند.
• در پاسخ به لحن تهدیدآمیز آقای قزوینی، یکی از علما با لحن شدید به وی تذکر داد که برای به کرسی نشاندن دیدگاههای شخصی، از بنیانگذار نظام و رهبر انقلاب اسلامی هزینه نکند.
نظرات
جزا الله العلمائنا الحق فی الکردستان الحبیبیه و مدینه الشهیدقاضی محمد والشهید الشهریکندی و مرحوم احمدیان .
صدقت و بالحق نطقت
گزارش جالبی بود دستتان درد نکند.
بهکوردی نهک عهرهبی دهستتان خۆش بێ کوڕهکانی قازی نهبهز، مهلاشاریکهندیی زانا، مامۆستا ئهحمهدیانی ماندویینهناس.
جای استاد شهید کاک ناصر سبحانی در این مناظره خالی است، بهراستی اگر وی آنجا میبود یا در قید حیات بود اینان هرگز به خود اجازه نمیدادند که ترکتازی کنند.
اگر درسیره صحابه بزرگوار اسلام نظراندازی گردد حضرت عمر فاروق حضرت خالد رض را از رهبری لشکر عذل نمودند ودرعوض در توضیح هدف شان میتوان گفت که بدون خالد رض هم دین اسلام به قوت خود باقی میماند . <br /> اگر کتاب کمیته 300 را مطالعه نموده باشید متوجه میگردید که شوروی عراق رافریب داد وسپس ایران را ودرافغانستان تصرفاتی سیاسی نمود که ازنگاه جیوپولیتیکی ایران از سیاست جنون استفاده مینماید وعراق از سیاست جبال وافغانستان از سیاست جلای وطن متاسفانه محور حقایق برسر قارون صفتانی میچرخد که میخواهند ازطریق قرضه بانکی وسود انسان هارا بافتنه خریداری نمایند وسپس املاک شان را. چون خانه وکاشانه قارون سفتان دراثرنیرنگ فحشا وگرم شدن زمین به باد میرود وکمربند زمین بعد ازخالی سازی انسان ها وجمعاوری برده گان بهترین مکانی محسوب میگردد.
ممنونیم ازدکترعلامه شفیع برهانی ازطرف ترخی روحانیون<br />
واقعااز شهامت آقای دکتر برهانی وبقیه ماموستاهای مهاباد ممنونیم جزاکم الله خیرا فی الدنیاوالاخره <br /> <br />
لطفا دوستان شیعه وسنی مشغول ازهم بردن یکدیگر نباشندمااهل سنت ایران انتظار ازبرادراناهل تشیع داریم
قزوینی در مقابلدکترمولاناشفیع برهانی واقعا کم آوردانتظار می شود به شیوه زنده درشبکه ماهواره مناظره کنند همچنین ممنونییم ازآقایان محمدکریمی وبخصوص جناب شیخی وملازاده وسباتی
چارهسهر کردنی کێشهی نێوان شیعهو سوننی له نێوان وههمو واقیعدا<br /> <br /> مهولوود بههرامیان<br /> <br /> له ههواڵهکاندا هاتبوو رۆژی چوارشهممه؛ 21ی رهشهممهی ئهمساڵ له مههاباد کۆبوونهوهیهکی دووقۆڵی به مهبهستی چارهسهرکردنو تاووتوێکردنی کێشه مهزههبیهکانی نێوان شیعهو سوننه بهڕێوه چووهو مهلایهکی بهناوبانگی حهوزهی عیلمیهی قوم بهناوی سهید محهممهد حوسینی قهزوینی بهشدارو بێژهری سهرهکی سمینارهکه بووهو هاتووه ئیمامی شافیعیو ئههلی سوننهت به زانایانی سوننهمهزهبو ڕێڕهوی شافیعی مههابادو دهوروبهری بناسێنێو مامۆستایانی ئایینی مههابادو دهورووبهری بهرپهرچی قسهکانی ناوبراویان داوهتهوهو له کۆتاییشدا تۆمارێکیشیان به نیشانهی نارهزایهتی له شێوهی بهڕێوهبردنی دانیشتنهکه واژۆ کردوهو بۆ ڕای گشتی بڵاویان کردۆتهوه.<br /> ههموومان کهمتا زۆر دهزانین که ئهم کێشه مهزههبیانه، سهدان ساڵه لهسهر یهک کهڵهکه بوونهو کهم کهس له زانایانی ئایینی شیعهو سوننی، ههوڵی جیددیان بۆ چارهسهرکردنیان داوه، ههرچهند له 150ساڵی ڕابردوودا کهسانێکی وهکوو سهید جهماڵی ئهفغانیو دوابهدوای ئهویش شێخ محهممهدی عهبده لهههمبهر پێشکهوتنهکانی رۆژئاوادا وهکوو دژهکردهوهیهک، ههستیان به پچڕپچڕ بوونی گهلانی موسوڵمانو داڕزانی ئوممهتی ئیسلام کردو ههوڵیاندا نێوماڵی ئهوان یهکبخهنهوه، بهڵام هیچ ئاکامێکی بهرچاوی لێنهکهوتهوهو دواتر شێخ مهحموود شهلتووت موفتی جامیعهی ئهزههر ههوڵێکی چڕوپڕی له پێناو نیزیک کردنهوهی دوو دهستهی سهرهکی موسوڵمان واته شیعهو سوننی دا، بهڵام به هۆی ئهوهی که ئهم چهشنه کارانه هیچ ژێرخانێکی تیۆریکی نهبوو بینای تهقریبو لیک نیزیکبوونو یهکبوون جار به جار تووشی داڕمان هاتووه.<br /> <br /> لهسهرهتای شۆڕشی گهلانی ئێراندا له ساڵی 1357 کاک ئهحمهدی موفتیزادهو ههروهها کاک ناسری سوبحانی بۆ ئهم مهبهسته واته یهکێتی موسوڵمانانی ئێران به شیعهو سوننهوه له هیچ چهشنه ههوڵێک نهوهستان. <br /> تهواوی ههوڵی کاک ئهحمهد ئهوه بوو که شوورا بێتهوه سهرکارو ئهو پێیوابوو که لهدوای نهمانی پێغهمبهر(د.خ)، حوکم دهبێ ببێته دهسهڵاتی شوراییو چهندین ووتارو کتێبیشی لهم بارهدا پێشکهش کرد. ههر وهها کاک ناسری سوبحانیش به دانانی نامیلکهی «الولایة والإمامة» به دوو زمانی فارسیو عهرهبیو به چهندین ووتار، سیستهمی دهسهڵاتی له ئیسلامدا به شوورا ناوهزهد کردو بهشێوهیهکی تیۆریک جهختی لهسهر نهمانی مهزهب له ئیسلامدا کردو پێیوابوو که موسوڵمانان ئهرکی سهرشانیانهو واجیبی شهرعیانه که بۆ پێکهێنانی ئاتۆریتهیهکی شوورایی بۆ جێبهجێکردنی فهرمانو یاساکانی خوا، ههوڵبدهن شوورا زیندوو بکهنهوهو مهزههب-شیعه یان سوننی- نهمێنێو داکۆکی لهسهر ئهوه دهکرد که لهدوا نهمانی خهلافهتو شوورا موسوڵمانان به ناچاری بوونهته ڕێڕهوی یهکێک لهو رێچکهو مهزههبانهو مهزههب به پێناسهی ئهو بریتیه له چهند دهقێک له قورئانو سوننهتو بۆچوونی تاکهکهسی موجتههیدو موجتههیدهکانیش وهکوو ئهبووحهنیفه، مالیکی کوڕی ئهنهسو ئیمامی شافیعیو ئهحمهدی کوڕی حهنبهلو... لهگهڵ ئهوهدا که ههوڵی جیددیان بۆ دووباره هاتنهوه کایهی شووراو خیلافهت داوه، به ناچاری راو بۆچوونی ئیجتیهادیی خۆیان سهبارهت به کێشهکان باس کردوهو دواتر شاگردهکانیان کۆیانکردوونهتهوه. جێگهی ڕامانه که ئهو بهڕێزانه ههرگیز ئیجتیهادی فهردی خۆیان به دین نهزانیوه. <br /> لهدوای ئهوه که شۆڕش ئیسلامی له ئێران، سهری گرتو شیعه دوزاده ئیمامی بوو به مهزههبی فهرمی ئێرانو بارودۆخ بۆ زانایانو چالاکوانانی سوننهمهزههب گرژ بوو و کهوتنه ژێر گوشار، کاک ئهحمهد له نامیلکهی «وهسیهتنامه»دا که له هاوینی ساڵی 1362ههتاوی واته دوای تێپهڕبوونی ساڵێک له زیندان بوونی بۆ یارانی نووسیوه؛ به راشکاویهوه دهنووسێو جهخت لهسهر ئهوه دهکاتهوه که به دوو شهرت، ئێمه له پهرتهوازهبوونو فیرقهگهرایی رابردوو و ئێستای ئوممهتی موسوڵمان تاوانبار نابین: "<br /> 1- ههوڵدانێکی چرو پڕو شیلگیرانهو جیددی، بهپێی رهوشو شێوازی ئیسلامی بۆ رهواندنهوهی تارمایهکانو لێکتر دابڕانهکانو بیگانهبوونهکانو...<br /> 2- ههوڵدان بۆ لهبارکردنی ههلومهرجێکی وهها که زانایانی ههموو فیرقهکانی ئیسلامی به گهرمو گوڕییو شهوقی ئیمانیهوه، دانهدانهی کێشهکان بێننه بهرباسو لێکۆڵینهوه.. تا ئوممهتی ئیسلامیو دین زیندوو ببنهوه." <br /> کاک ئهحمهد ههر لهو نامیلکهیدا دهربارهی ئیختیلافی نێوان دوو موسوڵمان پێداگری لهسهر ئهوه دهکا که موسوڵمانان بهپێی دهقی قورئان "انما المؤمنون إخوة فأصلحوا بین أخویکم"، " حهرامه تۆوی دووبهرهکایهتی لهنێوان موسوڵماندا بچێنن.." <br /> کاک ئهحمهد له وهسیهتهکهیدا دهنووسێ: " دهبێ زیاتر باسی ئهو گرفتو پرسانه بکهن که هۆی میهرهبانیو عاتیفهی زیاترهو له باسگهلی ئیختیلافی دوورهپهرێزی بکهن، مهگهر به مسۆگهربوونی ههلومهرجی شهرعی که بریتیه له بوونی زانست، حوسنی نییهتو بۆ چارهسهرکردنی کێشهکان؛ لهههر کردهوهیهک که مومکینه ببێته هۆی ساردو سڕبوونی خۆشهویستی برایهتی نێوان دوو فیرقهی ئیسلامیو ههروهها ببێته هۆی کهڵکی خراپ لێوهرگرتنی ناحهزانو نهیاران به مهبهستی ههڵخڕاندنی دووبهرهکییو دوژمنایهتی، دهبێ دوورهپهرێزی لێبکهن." <br /> کاکه ئهحمهد له دوا چرکهساتهکانی ژیانیدا که له چارهسهرکردنی کێشه سهرکییهکانی نێوان شیعهو سووننه نائۆمێد ببوو و له باردۆخێکی نائاساییدا، لهباسی کوفرو ئیماندا، فهتوای به نهبوونی تهنانهت یهک کافریش له دونیا دا. به پێی خوێندنهوهیهکی فهرمی بهشێک سهرهکی له یارانی کاک ئهحمهد؛ کاکه ئهحمهد دینو ئیمانی به ئهخلاق گۆڕیو شهرتی ئیمانداربوونی به حهق قهبوڵکردنو ههقپهزێری داناو "سیدق" واته راستگۆیی که چهمکێکی ئهخلاقیه، کرده پێوهر بۆ به ئیمانبوون یان نهبوون. بهو پێیه ههرکهسێک نهک ههر موسوڵمان، شوێنکهوتووی ههر ئایینو ئایینزایهکیش بێ، بهو پێششهرته که له باوهڕی خۆیدا سادق بێ، به ڕزگاربوو و به باوهڕدار حیسابی بۆ دهکرێ. به واتایهکی دیکه گرنگ نییه باوهڕی ئهم کهسه چهنده لهگهڵ «واقیع» واته ئهو شتهی له ئهرزی واقیعدا ههیه بێتهوه، بهڵکوو تهنیا چوون بهرهو لای حهق، گهورهترین پێوانهیه بۆ ئهوهی که ئهم کهسه به مرۆڤێکی رزگاربوو حهساو بکرێو دوو کهسی سوننیو شیعه دهتوانن لهپهنای یهکتر به قوبوڵکردنی یهکتر بهبێ ئهوهی کهسێکیان باوڕی خۆی بهسهر ئهویدی دا بسهپێنێ، بژین.<br /> <br /> به تێرامانێکی سهرپێی به مێژووی دین له جیهاندا بۆمان دهردهکهوێ که ههموو ئایینێک-بهتایبهت ئهو ئایینانهی کتێبیان ههیهو دهقێک سهرچاوهی دینهکهیهو دهقیش(متن) دهکرێ جۆرهها خوێندنهوهی لێبکرێ-تووشی لێکدابڕانو بهدیهاتنی دهیان ڕێبازو خوێندنهوه، مهزهبو ئایینزا بوونه. <br /> ئیسلامیش که قورئان سهنتهری ئیسلامهتیه، "دهق"ێکه که "مرۆڤ" له "واقیع"ێکی که تێدا دهژی، خوێندنهوهی خۆی لێدهکا، ئهگهر ئهو راستییهی پێشهوهمان وهرگرتبێ دهبێ ئهوهشمان قهبووڵ بێ که مرۆڤی خوێنهری قورئان کۆمهڵێک حهز، ئارهزوو،چاوهڕوانیهکانی له دین، پێخۆشبوونو... لهخۆی گرتووهو بهپێی رادهی زانستو مهعریفهتی خۆی له قورئان تێدهگا، ئهمه راستیهکی هێرمنۆتیکیهو دیاردهیهکی زانستی حاشاههلنهگری راڤهو تهفسیری دهقو مهتنه.<br /> واقیعو سهردهمیش دهگۆردرێو دیسانهوه رادهی زانستی مرۆڤو بهرهوپێشچوونی کهژاوهی زانست، فهلسهفهو هونهر، پرسیارو ئاستهنگی نوێ بۆ دهق سازدهکهنو کۆمهڵێک پرسیاری نوێ دهخهنه بهردهمی دهقو دهق دهبێ وڵامی ئهم پێداویستیو پرسانه بداتهوه. <br /> ئهوهتا ئێستا پرسیارگهلێک لهبهردهم دینی ئیسلام داههن که پێشوو، بوونیان نهبووه؛ لهوانه باسی مرۆڤناسی نوێ، جیهانبینیو جیهانناسی نوێ، ئازادی، مافی مرۆڤ، مافی ژنو .... <br /> ئهگهر ئهو راستیانهی لهسهرهوه ئاماژهیان پێدرا وهرمانگرتبن، بۆمان ئاساییه که بۆچوونی جیاوازو خوێندنهوهی جیاواز له دین ههبێ، ههرچهند دهبێ بۆ تۆخکردنهوهی پێششهرتهکانی تێگهیشتن ههوڵی جیددی بدرێو تهنیا به زانینی زانستی ئوسوڵی فیقهی کۆن -که به پێناسهیهکی کۆن له مرۆڤو واقیعی سهردهمی دانانی خۆی دانراوه-و لهچوارچێوهی زانینی زمانی عهرهبیدا ناتوانین بهو دهرهنجامه بگهین که ههموومان بێنه سهریهک بۆچوون.<br /> بهڕای من ههرکهسێک پێیوابێ که له کاتی بوونی خهلافهتو شووراشدا تهنیا یهک بۆچوون بۆ پرسهکان ههبووه ئهوه فهتوای به نهبوونی بۆچوونو بیرکردنهوهی ههمووان داوه. <br /> خاڵێکی دیکهی که دهبێ باسی لێبکهینو حاشای لێناکرێ ئهوهیه که زۆر کهس له زانایانی ههردووک لا لایان وایه که شیعهو سوننه بوونهته دوو خوێندنهوهی دژبهرو پارادۆکسیکاڵ له ئیسلام، تهنانهت له بارهی بنهما سهرهکییهکانیش وهکوو خواناسی(زات و سیفاتی خواو...)، پێغهمبهرناسین(عیسمهت، وهحیو...)، ئیمامهت(واتای ئیمامهتو چهمکهکانی پێوهست بهو)... دژایهتی(تناقض نهک تضاد)یان ههیه. دهی ئهگهر وابێ ئێمه لهباری لۆژیکیهوه ههرگیز ناتوانین دوو خوێندنهوهی پارادۆکس(متناقض) لهیهک کاتو شوێندا کۆبکهینهوه، بهڵام با دڵمان فرهوان بێو ئیختلافهکان به سنگێکی ئاوهڵاوه به خیلافی فرهچهشنی واته تهنووعو تهزادی مهنتیقی وهربگرین نهک به به پارادۆکس. <br /> فهیلهسووفهکانی دین به دوو شێوه دهرباری دین باسو خواسی مهعریفی دهکهن: یهکێکیان شێوازی ئیستقرایی که پاڵپشتی ئهم ستایله لهسهر "دهلیل"ه و شێوازی دوههم باس له ڕێگاکانی متمانهپێکراوی مهعریفه(وثاقت تاریخی)و زانینه که لهسهر "عیللهت" واته «هۆکار» پێداگری دهکا، شێوهی یهکهم شێوازێکی کۆنهو له زانستهکاندا دهکار هێنراوه.<br /> ئهگهر شێوازی یهکهم دهکار بێنین دهبێ «وثاقت»مێژوویی واته متمانهپێکراویی مێژوویی بۆ دهقهکان (قورئانو سوننه) دابین بکهینو ههریهک لهو دوو فیرقهیه که ههرکام کتێبگهلی فهرموودهی (حهدیس)ی تایبهتی خۆیان ههیهو دهبێ بیسهلمێنن که ئهم کتێبانه له متمانهی مێژوویی(وثاقت تاریخی) بههرهمهندنو ئهوانی دی نین.<br /> خاڵێکی دیکهی که دهبێ باسی لێوه بکهین ئهوهیه که به درێژایی مێژوو ئایینهکانو ئایینزاکان بوونهته ئایدۆلۆژیاو زۆرتر خۆیان له شوناسو پێناسهی پهیڕهوانیاندا دیتۆتهوه، سهرهنجام ئهوهی زیاتر له شهڕی ڕێرهوانی ئایینهکاندا زهق بۆتهوه، ئیمان[1] بووه نهک دهلیلو بهڵگه، به واتایهکی دیکه خهڵک به دیفاع له دینو مهزههبی خۆیان بهرگریان له شوناسو بوونی خۆیان کردوهو نهک لهڕووی بهڵگهوه بۆیان سهلما بێ که دین یان ڕیبازهکهی ئهوان حهقهو ئهوانی دی ناههقن، شهڕ شهڕی باوهڕهکان بووه نهک هی بهڵگهو دهلیلهکان.<br /> فهیلهسووفان دهڵێن؛ ئیدئۆلۆژی ههڵگری زۆر بیرۆکهی بهتاڵ یان بهڵگهنهویسته[2] ، ئهم جۆره بیرۆکانه یان ئهرزیشین یان نائهرزشین یان به واتای کانتی فیلسووف، پرسی ئانتینۆمیکو دوولا جهدهلی(جدلیالطرفین)و ئیبتاڵناپهزێرن. بهمانایهکی دیکه چوونکه زانستی نین، نه دهتوانین بهتاڵیان کهینهوهو نهدهشتوانین وهکوو مهعریفهت وهریانبگرین.<br /> لهوانهیه ئهم پرسیاره بێته پێشهوه که چۆن ئهو ههمووه دهمارگرژیو شهڕو پێکدادانو نووسینی کتێب دژی یهکتریو ههمووی ئهو ههوڵانهی شوێنکهوتووانی مهزههبهکان دژی یهکتری داویانه، ههموویان بۆ بهرگری له شتی بهتاڵو نازانستی بوون؟ وڵام ئهوهیه که ئێمه بۆ روونکردنهوه(تبیین) دهبێ لهجیاتی بهڵگهکان باس له هۆکارهکان بکهین، چوونکه ههمووی ئهو دیاردانه هۆکاریان ههیه نهک دهلیلو بهڵگهیهکیان له پشت بێ، هیچ کهس ناتوانی بۆ ئهوانه بهڵگهی مهعریفی بێنێتهوه، هۆکاری ئهم دۆخهش ئهوهیه که ئێمهی موسوڵمان، له کهشو ههوایهکی ئیدئۆلۆژیک دا دهژینو ژیاوین، ئێمه لهگهڵ دیاردهگهلێکی مهعریفهتنێما ڕووبهڕووین که بۆ بوونیان هۆکار ههیه نهک دهلیلو بهڵگهی مهعریفی، ئهویش ئهوهیه که ئێمه موسوڵمان به شیعهو سوننیوه تووشی "به ئیدئۆلۆژیکردنی دین" بووینهو لهو وهزعهشدا ههرگیز ناتوانین بهرهو مهعریفه بگهرێنهوه.<br /> <br /> رهنگه پرسیارێکی دیکه له مێشکی خوێنهری بهڕێز دا بهدی بێ، ئهویش ئهوهیه که باشه گریمان ههموو ئهو شتانهی باسیان لێکرا راستن، چار چیه؟ به لهبهرچاو گرتنی ئهو راستیانهی سهرهوه دهبێ ئێمه موسوڵمان فرهچهشنیو پلۆڕالیزمی مهعریفیو خوێندنهوهکانی یهکترمان له دین قوبوڵ بێ(هێرمنۆتیک) ئهشێ ئهو راستیه بزانین که له وێستگهی راڤهو تهفسیردا، تهفسیرهکانو خوێندنهوهکان جۆراو جۆرنو ئێستا موسوڵمانانی سوننیو شیعه، هیچیان ناتوانن ئهویدی لهناو بهرنو وهکوو دوو تهفسیری سهرهکی له ئیسلام دهمێننهوهو جگه لهوهش لهناو ئهو دوو فیرقهیهشدا، دهیان خوێندنهوهی جیاواز لهدینو ڕێباز ههیه که دهبێ ههموویان به فهرمی وهربگیرێن. دهبێ ئهوهمان لهبهر چاو بێ که بۆ حهقانیهتی دین یا مهزههب ناتوانین دهلیل بێنینهوه، دینداری فهقهت هۆکاری دهروونی، میراتی، موحیتیو... ههیه. با واز لهوه بهێنین که شیعه سوننی بکاته شیعه یان به پێچهوانهوه. ڕێز له خوێندنهوهی یهکتر بگرینو له شته هاوبهشهکاندا هاوکاری یهکتر بینو لهو شتانهش کهوا وهکوو یهک بیریان لێناکهینهوه، عوزر بۆ یهکتری بێنینهوهو له ئاکامدا یهکترمان وهکوو ئهو جۆرهی ههین قهبووڵ بێو ههوڵیش بدهین دهسهڵاتێکی مهدهنی نهک مهزههبی بهسهرماندا حاکم بێو ههموومان بۆ جارێکی تر دووپاتی کهینهوه" مووسا به دینی خۆیو عیساش به دینی خۆی."<br /> <br /> پهراویزهکان:<br /> <br /> <br /> [1] لهم پێناسهیهدا بۆ ئێمان؛ ئیمان زۆرتر ئاشق بوونو دڵدانه به سهنتهری خیتاب، گوێگرتنو سرنجدانه بهو ئهو زاتهی خۆشمان دهوێ، پێدهچێ زۆر جار دهرهنجامی زانین نهبێ.<br /> [2] دلیل برندار<br /> <br /> سهرچاوهکان:<br /> <br /> <br /> 1- قورئانی پیرۆز<br /> 2- وهسیهتنامهی کاکه ئهحمهدی موفتیزاده<br /> 3- درسو وانهکانی کاک ناسر سوبحانی(11 کاسێت مناظره، کتێبی ولایت و امامت، شریتهکانی نظام سیاسی در اسلام)<br /> 4- صراطهای مستقیم، عبدالکریم سروش، تهران، مؤسسهی فرهنگی صراط، تهران، چاپ دوم1377<br /> 5- درسهایی در فلسفهی علم الاجتماع (روش تفسیر در علوم اجتماعی)، عبدالکریم سروش، تهران، نشر نی، چاپ دوم 1376 <br /> <br /> http://kilashin.blogfa.com/post-1667.aspx
چه معنی داره برای سایت فارسی کردی نوشتن؟<br />
ژیار حه مه که ریم<br /> خوزگه به چاوی نه قد وتی بینیه وه کاکه ئه حمه دی پیش له زیندان وکاک ناسری- به راسی پتر له مانه ما ن پیویستهولایت وامامت -ت ده دایه به رنه قد ونه زه ر ئه و کات ئه ت زانی که به شیک له کیشه که ریشه ی له تی نوارینی رادیکالی ئه وان دابو کاکی خوم تی نوارینی پلورالیستی که هه ق بو هه ر دین مه زه ویک دا نی که کوتایی مه قا له که ت بانگی بو ده کا له گه ل بو چونی رادیکالی کاک ناسری خوا لی خوش بودا که هه قی ئیما مه ت بوژن له ویدا به پی ی ئایاتی ئه واخیری سوره ی فورقان قایل نیه یه ک نا گریته وه کاک ناسر به رونی له ویدا وه ک سونیهک رادیکال که باوه ری به حاکمیت دینی شورای فه قیهانه هه یه دیفاع له بیرو بو چونی سونی ده کا نانم جه نابتان ئه م پهرادوکسه چون حه ل ده که ن؟بو نا چن بو لای بیر وبوچونه تازه کانی کاک موحه مه دی حو سه ینی دا که به تازه ی خویند نه وه یه ک تازه ی له دین خستوه ته ئاراوه وه رن بو چو نه کانی ئه و که له گه ل پلو رلیسم دا یه ک ده گرن وبو لای ده سته لا تیکی مه ده نی ودیموکراتیک بانگ ده کا بز ر که نه وه / هه ر خوش بن کاک مه ولود گیان بو زه ق کردنه وه ی ئه م با به تا نه <br />
مهولوود بههرامیان <br /> کاک ژیار حهمهکریم زۆر سوپاس من وهکوو خۆم تا سهر ئێسقان باوهڕم به دیموکراسیهت ههیهو پێشموایه رۆحی شوورا لهدیموکراسیدا ههیه،بهڵام ئهوه بهو مانایه نییه که دیموکراسی ههمان شوورا بێ؛ ئهگهر چاو له کۆتایی نووسینهکهش بکهن بهزهقی باس لهوه کراوه که شیعهو سووننی قهت ناتوانن یهکتر بگرنهوهو وا باشه هیچیان بهسهر ئهویدی دا حاکم نهکرێنو دیموکراسی باشترین بژارده لهبهردهم ههموواندا بۆ مسۆگهر بوونی ههموو چهشنه مافهکانو دهنگهکانو رهنگهکانه. من پێموایه "ولایت و امامت"ی کاک ناسری سوبحانی پهرچهکردارێکه لهبهرانبهر تیۆری "ولایت فهقیه"ی ئایهتوڵڵا خومهینیدا؛ بهڵام نکووڵی له کۆششهکانی کاک ئهحمهدو کاک ناسر له سهرتاکانی شۆڕشدا بۆ نهمانی ناکۆکی مهزههبی نێوان و شیعهدا ناکرێ.<br /> با ئهوهش راست کهینهوه که باسکردن له تیۆرهکانو زهحمهتهکانی کاک ناسر یان ههر کهسایهتێکی تر به مانای قهبووڵکردنی ههموو بۆچوونهکانو تیۆرهکانی ناوبراو نییه.<br /> کاکه موحهممهدی حوسهینی -لهگهڵ ڕێزم بۆ ئهو بهڕێزه-شتی باشی پێیهو مهلایهکی خوێندهواره؛ بهڵام نووسینهکانی ئهویش زێتر دهچنه خانهی" علت" تا "دهلیل"و زۆرتر تێکهڵپێکهڵێکی بۆچوونهکانی د.سرووش، موجتههیدی شهبستهریو مستهفای مهلیکیاننو شتی سهربهخۆیان تێدا بهدی ناکهم.<br /> وهکوو د.سرووش دهڵێ ئێمه له سهر شانی غوولهکان(غولها) راوهستاوینو له سهرچاوهکان ئاو دهخۆینهوه!
به ریز کاک مه ولود سه لام له گه ل ریزدا وه کوفارس ده لی (مرغ همسایه غازه) بوچی ئه وه ی دکتور سروش ودیتران ده یلین هه رهه موی مه گه ر هی خویانه ؟ که چی به بی نکو لیش لییان وه رده کیری و ه هزارانی وه ک من وتویش و هه زارن ئوستاد ولی کولینه وه رهیما یان به لادا ده که ن بو نمونه بسط تجر به ی نبوی واصناف دیندارای وفلسفه ی ختم نبوت و ....وچه نا مه وریدی دیکه ی دکتور سروش وه رگیراو له احیای اندشه ی دینی ئیقبال لاهوریه تا ئه وجی ده توانی بلیی کوپی یه کی بو چو نه کانی ئیقباله و به ست وپه ره ی پی داوه وئیقبا لیش له که سانیک وه ک وایت هید وجیمز و....بیر وبوچو نه که ی خوی به گورانکا ریه ک فره که مه وه به ره نگ دانه ویه ک قورئانیه وه خستوه ته به ر ده ستی سروش و ئه مسالی سروشه وه وه هه ر وهادکتور سروش بنه مای قبض وبسط ه که ی له ولی الله دهلوی ده گریت وئه مه هیچ نکولیه کی نه بو سروشه نه بو ئیقبال ئه مه له لایه که وه له لایه کی دیکه وه رخنه گران له سروش ئه لین بوچونی تاریخ مندی قورئانی وچه نا با به تی تری دکتو ر له حسن حنفی وابو زید و دیترانه وهه ر وهاصراطهای مستقیم رنگی پلورلیسمه دینیه که ی جان هیک ودیترانه جا به م نوارینه وه چی بو سروش مایه وه برای به ریز / وه ئه گه ر له ده لاقه یه کی تره وه بنوارینه مه سه له که> وه کو یه ک بیر کردنه وه ی هاو چاخ بو بیر مه ندان وپسپوران به تایبه ت بیر مه ندانی علومی ئینسانی شتیک ئاسایی وزور ته بیعیه وه نکول نیه بو هیچ که س تا بو کاک موحه مه د نکول بیت کاکی خوم برایانه با له م نیگا غه یره عیلمیانه که ره نگ بوی ئایدیو لوژی وبچو ک کردنه وه ی بیر وبوچون که سایه تیه کا نی تیدایه بیینه ده ره وه بوچی ئیمه هه ر ئه بی ئستیره کانمان بمرن ئه و کاته بیین به شان وبالیاندا هه زار ره حمه ت بو ماموستای شه هید ماموستا ره بیعی که ده لی:چه نی مردو په ره ستن میلله تی کورد ئسیره ی تا ننیشی نا دیاره-تو ئه م قانونه بشکینه ره بیعی بلیی به نده ی که سیکم زانیاره ویرای ئه م بابه ته بیر وبوچونه کانی کاک موحه مه د له گه ل موشتره کاتیکی هاوجه رخدا له پروسه ی روشنبیری دا له بری جی دا له گه ل سروش ودیتراندا یه ک ده گر نه وه به لام ئه گه ر چاک جه خت بخه یته سر با به ته کانی گوی له سی دیه کا نی بده ی بوت ده ره که وی که له زور جی دا شتی وای وتوه که تا ئه مرو که س نه یگوتووه وه له بیر بوچونه کا نی زه مانه ی خوییدا له بری جیدا پییک له به رتره بو نمونه ئه م وتو ویژه ی ئه خیری له گه ل نقد ونظر دابابه تی تا زه ی زوری به لگه په سندی تیایه تا یستا له بواری پیوندی نیوان دین وسیا سه ته وه سی نه زه ر وتراوه که چی به ریز حوسه ینی نه زه ری چواره مه ئه ویش کوتایی دانه به ئه حکامه سیاسی ئیجتیماعی ئیقتیسادیه قورئانیه کانه ئه ویش نه بی به لگه وهه ره مه به لکو له ژیر فه لسه فه ی زه مان ونیاز دا با جه ختی بخه ینه سه ر ده قی نوسراوه ی وتو ویژه که: بنده به نظریه چهارمی در این میان قائلم، و آن پایان پذیری دوران احکام دینی در دنیای مدرن است. <br /> <br /> بنده بر این باورم که اصول ارزشی و نظام سیاسی در اسلام طرح شده است، اما تمام این اصول و تمام این نظامهای سیاسی از عرضیات دین بوده و مربوط به جوامع ابتدایی و بادیه نشینی عرب بوده، که بر دین تحمیل شده است و دین از روی ناچاری آن را پذیرفته است و پیامبر(ص) بخاطر بسترسازی اجتماعی جهت تثبیت دین در آن دست به چنین اقدامیزد و این اقدام پایه های اولیه تمدن عربی را پایه ریزی نمود، که بخاطر حضور پیامبری همچون محمد(ص) در چنین عرصه هایی رنگ و بو و لعاب دینی به خود گرفت و احکام وارده در این زمینه با تغییر و پایان پذیری مواجه هستند و در نهایت عقل جمعی متخصصین، با گذر از عقل جمعی جامعه برای هر عصری اصول ارزشی و نظام سیاسی را پایهریزی میکند و دیگر ما نیاز به قال الله و قال رسول الله و سخن فقیه و متأله مستنبط از متون دینی نداریم . <br /> <br /> کاک رامین مو حه مه دی به راسی چاک به م جیاوازیه له نیوان بو چونه که ی به ریز حوسه ینی ودیتراندا وه ک دکتور سروش و ....له تویژینه وه که یدا که ده یدا به سه ر وتو ویژه که ی کاک مو حه مه دا ئا ماژه ده کات و ده فه رمویت: جریان تجددخواهی که در بسیاری زمینه های فکری خود ، وامگیر جنبش نواندیشی است ، این جنبش بعد از اقبال لاهوری ، تا مدتی در کشورمان پیشرفتی نداشت اما بعد از انقلاب کم کم مورد توجه ، روشنفکران قرار گرفت وگمان می رود نظرات آقای حسینی در مصاحبهی اخیرشان در همین راستا قرار دارد. در گونههای پیشین جریان نواندیشی و تجدد خواهی ، روشنفکران ما ابتداً قائل به بازنگری در مفاهیم بنیادین دین بوده و سپس بعد از توسیع و تداوم دایرهی "اجتهاد" قائل به دخالت دین در کلیهی زمینه ها میشوند ، دکتر سروش در فربه تر از ایدئولوژی در نهایت امر ،کار دین را نه دخالت مستقیم بلکه داوری کردن می داند امّا آقای حسینی از آنجا که عقل استقرایی بشرِ امروز به بلوغ نهایی خود (دورهی علمانیّت احکام ) رسیده ، کار سیاست را به دست عقل جمعی متخصصین در زمینهی سیاست سپرده و با بیان پایان پذیری دوران احکام دینی قائل به جدایی کامل حوزهی دین از سیاست می باشند .ایشان معتقدند مقتضیات زمان و تخصصی شدن علوم به دوران فقاهت احکام پایان داده و عملاً زمان و مقتضیات آن ناسخ احکام مقدس دینی شده اند . در نگرش وی تسلیم جای خود را به تصمیم ، وابستگی به استقلال، جزم اندیشی به نقّادی و حجیّت دینی به تخصص ، می بخشد .در این نگرش تکلیف دین ، نه دخالت مستقیم یا داوری کردن در سیاست ، بلکه رها کردن و سپردن آن به دست عقل جمعی متخصصین می باشد تا با بهره گیری از تجربیات علمی و عقلی نوین بشر به راهکارمطلوب دست یافته و با گذران آن از فیلتر عقل جمعی جامعه ، قانون مناسب خود را انتخاب کنند . وی معتقد است فلسفهی ختم نبوت در نهایت منجر به رهایی کامل انسان از قید تعیین تکلیف آسمان شده و بلاخره اینکه بازگشت به احکام برخواسته از جامعهی 1400 سال پیش بازگشت به قهقراست . <br /> له کو تاییدا داوای لی بوردن ده که م باسه که زور دریژه ی کیشا هه رچه ن له سه ر شا کا ره که ی کاک ناسر واته ولایت وامامت باسی زورم پی یه له نه قد وتویژ ینه وه ی ئه وبابه ته دا ئه و با به ته تا راده یه ک تیزی شورایی ته رح ده کات به لا م تیزه که ی هه ر تیز ی رادیکا لی مه زهه بی سونی ابن تیمیه اییه که به سه ختی خواهانی تیکلاوی دوکلاوی دین وسیاسه ته که له گه ل بنه ما کانی دیموکراسیدا یه ک نا گرنه وه هه روه ک دیمو کراسیه که ی قرزاوی و ئیخوانیه کانه که کاک رامین باش شیته لی کردوته وه واته دیموکراسی وه ک که ره سه وئه بزار بو گه یشتن به حکو مه تی دینی بوداسه پاندنی حوکمه شه رعیه فقهیه کان نه وه ک ره وش بو وردکردنی ده سته لات وهاوردنه خواره وه ی کیشه ی قودره ت /هه رخوش و سه ر که وتو بیت <br />
اگرچه باید دست مریزاد وخداقوت گفت به ماموستاهای باشرف مهابادی ولی به نظر حقیرشخص بی نزاکت ومعلوم الحالی چون قزوینی لیاقت این رانداشت که حتی یک لحظه هم بااو به بحث بنشینند . زیرا اینها دنبال حق نیستند وفقط ازموضع قدرت واستبداد رای خود می خواهند حتی به زور تهدیدهم که شده است اهل سنت را ساکت کنند. جالب است که تمام هنر اهل تشیع این است که برای نداشتن مشکل بااهل سنت می گویند اهل سنت نیزمانند شیعه عاشق اهل بیت هستند وهرگز به اهل بیت توهین نمی کنند ولی هرگز نگفته اند که شیعه هم به اهل سنت واعتقادات آنها توهین نکرده است یا کرده است؟ بوکانی
مامۆستایانی ئایینی شاری مههاباد بهشداریی کۆبوونهوهی زانایانی ئههلی سوننهت ناکهن<br /> 2009 03 15 - 17:04<br /> <br /> بۆرۆژههڵات - ناوهندی ههواڵ: له نامهیهکدا که بۆ فهرماندهی موقاومهتی بهسیجی سپا له شاری مههاباد ناردراوه و وێنهیهکی دهست بۆرۆژههڵات کهوتووه، دهستهیهک له مامۆستایانی ئایینیی شاری مههاباد نارهزایهتیی خۆیان له بهستنی کۆبوونهوهی زانایانی ئههلی سوننهت دهربڕیوه.<br /> http://www.4rojhelat.org/index.php?id=4684
اینها اگر راست میگویند چرا امسال حتی یک لحظه هم در ایام وحدت یکبار هم از این هفته از اهل سنت یاد نکردند؟<br /> اصلاحطلب و غیر اصلاحطلب در رابطه با اهل سنت فرقی ندارند این روزها محمد علی ابطحی که یکی از سران اصلاح طلبان است وزمانی معاون رئیسجمهور اصلاحات بود و حالا جا خوش کرده برای وزارت؛ ببینید در کامنتی که به مناسبت میلاد نبی(ص) نوشته و منتشر نموده همهی ایرانیان را شیعه دانسته و از نشر اعتراضی که من از آن نوشته کرده بودم خودداری نمود؛ اگر باور نمیکنید خودتان قضاوت کنید:<br /> "فردا سالروز تولد دو شخصبتی است که یکی پیامبر بزرگ اسلام است و دیگری امام صادق رئیس مذهب شیعه. به همبن دلبل برای مردم ایران که هم مسلمانند وهم شیعه هستند، یک روز بزرگ و استثنائی است. ......."<br /> <br /> http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146309965
گویا بعد از انتشار این گزارش آقای قزوینی به یکی از اساتید مهابادی تلفن کرده و گفته من احساس میکردم کردها مهماننوازند اما شما به شیوهای زشت با من برخورد نمودهاید و آبروی مرا بردهاید، مجبورم در شبکهی سلام از خودم دفاع کنم، بیچاره قزوینی مجبور است از خود دفاع کند!
کسانی که به مذهب توحین می کنند من یک سوال از انها دارم آیا شما اگر در خانوادهای یهودی یا مسیحی یا بودایی یا سیک بدنیا می آمدید به همان مذهب نبودید چرا خود را بر حق میدانید و بقیه را ناحق بهتر نیست هر کس بر اساس تحقیق دین و مذهب خود را انتخاب کند
حضور رئیس مرکز بزرگ اسلامی مهاباد در این همایش دروغ محض است
تشکروقدردانی از روحانیون مهابادکه برخی از انان درطول دوران انقلاب ودرفراز و نشیبهای ناشی از ان که دامنگیر مردم مظلوم کرد بوده وهمواره در ظلم مضاعف مذهبی وسیاسی بسر برده اند که موضعی شفاف وشجاعانه از خود نشان داده اندو همواره با قامتی استوار دربرابر دسیسه ها قد علم کرده ولب به اعتراض گشوده اند وچه بسا به خاطر بیان حقایق دینی وملی مورد ازار واذ یت قرار گرفته انداین بار هم سر بلنداز این ازمایش بیرون امدند و همچون سرمایه ی برای ملت مامحسوب میشوندهمچون استاد ابوبکر محمد کریمی بر مامردم قدرشناس کرد لازم وواجب است<br /> <br /> <br /> <br /> از طرف گروهی از جوانان متعهد.<br />
متشکریم ازعلامه شفیع برهانی
چیزی که بسیار جالب است عدم رضایت اکثر شرکت کنندگان در این جلسه از کم و کیف آن است و دیگری اینکه هیچکدام از آنها از برگزاری چنین جلسه ای به عنوان همایش خبر نداشته اند حال این سوال پیش می آید که چرا و چگونه این همه روحانی در این مجمع جمع شده اند اگر از پیش اطلاع رسانی نشده است از چه طریقی اطلاع یافته اند؟ اگر از قبل فراخوان مقاله و ثبت نام نشده است پس چگونه شرکت کرده اند؟ اگر به قول خودشان تجمیع بوده است چرا در آن شرکت کرده اند؟ اگر آنرا در جهت تفکر شیعی میدانسته اند چرا از ابتدا در آن شرکت می کردند و یا اینکه چرا به جهت اعتراض جلسه را ترک نکرده اند؟ متأسفانه اکثر روحانیان کرد زبان این رویه را دارند که همواره با دولت همکاری می کنند ولی باز ناراضی میباشند انگار دستی همواره آنان را به زور به این همکاری می کشاند اگر بر مبنای آموزه های خودشان هم باشد نباید از احدی ترس و واهمه داشته باشند ولی برعکس اکثر روحانیان کرد از محافظه کاران شدید بوده و اگر احساس خطر بکنند تن به هر کاری می دهند ولی اگر جو را به نفع خودشان دیدند بلافاصله جا خالی میدهندو تقصیر را به گردن دیگران می گذارند. باز این سوال را تکرار می کنیم که شما اگر با این همایش موافق نبوده اید چرا در آن شرکت کرده اید؟ و اگر صاحب مقاله و نظر نبوده اید چگونه شما را در آنجا راه داده اند؟ پس بسیاری از شما از طریق بسیج و شورای روحانیت( مرکز بزرگ اسلامی) دعوت شده اید. مگر این همایش در سطح شهر دارای فراخوان و اطلاعیه نبوده است؟ پس شما مگر نمی دانستید برگزار کننده آن چه کس و نهادی است؟ اگر اطلاع داشته اید چرا شرکت کرده اید و گرنه اعتراض شما به جا نمی باشد. <br /> پس به شما توصیه می شود یا باید خودتان برگزار کننده چنین تجمع و همایشی باشید و از قبل فراخوان ثبت نام و ارائه مقاله نمائید یا اینکه اگر دیگران برخلاف طبع شما این جلسات را برگزار کردند بدون هیچگونه شکایت و گلایه ای در آن شرکت نکنید چرا که آنها از ابتدا با شما مشورت نکرده اند. از طرف دیگر آیا از تمامی روحانیانی که در پشت میزها نشسته اند پرسیده اید که چگونه به این جلسه دعوت شده اند یا اینکه از ظن خودتان دیگران را متهم می کنید؟ پس به شما توصیه می شود با رعایت عزت نفس و کرامت اسلامی شجاعانه در هر جلسه و مجمعی شرکت نکنید و اگر هم شرکت کردید بعد از خراب کردن جو شروع به بد و بی راه گوئی نکنید چرا عاقل کند کاری که عاقبت آرد پشیمانی؟<br /> موفق باشید.
کوورد گوته نی کابرا له وی نه بووه خوی به شیرده زانی
چرا متن کامل همایش را پخش نمکنید
متن کامل ماجرای همایش علمی تخصصی علمای اهل سنت مهاباد<br /> <br /> <br /> اشاره:<br /> <br /> بسم الله الرحمن الرحیم<br /> <br /> الحمد لله رب العالمین ،والصلوة والسلام علی سید نا محمد وعلی آله واصحابه واتباعه اجمعین الی یوم الدین.<br /> <br /> به دنبال بر گزاری دومین- به اصطلاح- همایش علمی تخصصی علما وروحانیون اهل سنت در مهاباد ، که قرار بود در آن، جناب آقای حجة الاسلام دکتر حسینی قزوینی در قا لب نقد ورد وهابیت وسلفیت به سخنرانی ومبارزه طلبی بپردازد بعد ها در رسانه ها اعلام کند که ایشان در جمع علما واندیشمندان اهل سنت مهاباد به نقد وبررسی اندیشه وافکار اهل سنت بویژه وهابیت پرداخته، ودرسخنرانی خود به بحث وبیان علمی مطالب برخاسته ولی کسی از اساتید وعلمای اهل سنت در مقابل استدلالات قوی ومستند ایشان جرئت وجسارت وتوان نقد را نداشته است و.... <br /> <br /> اما اعلام آمادگی علما واساتید بزرگوار مهاباد برای مناظره ی علمی ، وپاسخهای آنان به اظهارات وتهدیدات آقای قزوینی کاری کرد که در طول عمر 30 ساله ی نظام جمهوری اسلامی –اگر نگوییم بی سابقه – کم سابقه بوده است وبنا به اخبار واصله از منابع موثق مختلفه مسؤولین نظام در سطح استان از این واکنش علما واساتید مهابادی به شدت به خشم آمده وگفته اند این حرکت تلاش چندین ساله ی آنهارا نا کام وخنثی کرده است!!؟<br /> علاوه براین آقای حسینی قزوینی نیز بعد از باز گشت به قم اطلاعیه ای سراسر کذب وافترا در باره ی همایش صادر نمود وآنرا در سایت رسمی خویش پخش کرد .<br /> <br /> لازم به یاد آوری است که مسؤولین برگزار کننده ی همایش (پاسداران بسیج مقاومت)تمامی نوار هارا (اعم از نوار فیلمبردار صدا وسیمای مرکز مهاباد و نوار فیلمبردار شورای شهر مهاباد وبقیه را...) ضبط ومصادره کردند . علاوه بر این حاضرین را تهدید کردند که نکند کسی این مطالب را پخش کند .<br /> علاوه براین کنترل شدیدی بر سالن همایش حاکم بود تاکسی نتواند مطالب<br /> را ضبط کند . بااین وصف تعدادی از برادران مخفیانه از طریق گوشیهای مبایل اقدام به ضبط آن نمودند که غالبا تن صدا ضعیف وبعضا نا مفهوم بود ،مع الوصف جمعی از برادران اقدام به جمع آوری آنها وپیاده کردنشان نمودند .<br /> <br /> علیهذا به منظور روشن شدن حقیقت امر برای عموم مسلمانان متن پیاده شده ی مطالب همایش ،همراه با صدا ی ضبط شده ی آن را تقدیم برادران مسلمان می نماییم<br /> واطلاعیه ی مؤسسه ی ولی عصر را ضمیمه نموده ایم تا برای همگان روشن ومعلوم شود که سایت آقای قزوینی تاچه حد دست به تحریف وتغییر مطالب زده وواقعیتهارا وارونه جلوه داده است .<br /> پیشاپیش از بابت تأخیر در پخش این مطالب از خوانندگان معذرت خواهی می شود اما طبق ضرب المثل کوردی (ماسی هه رکاتیک له ئاوی ده ر بینی ته ره).<br /> و ا لسلام علینا وعلی جمیع عباد الله الصا لحین<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> *************<br /> <br /> <br /> گزارش منتشره<br /> <br /> از همایش<br /> <br /> <br /> در سایتهای خبری وتحلیلی<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> گزارشی از «همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» در مهاباد<br /> در تاریخ شنبه، ۲۴ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۶:۳۹:۱۳ توسط Admin<br /> <br /> <br /> <br /> مهاباد- پایگاه اطلاعرسانی اصلاح <br /> <br /> اشاره: همچنانکه قبلاً اعلام نمودهایم ما در پرتو اصول اعتقادی خود تحقق تقارب هر چه بیشتر پیروان مذاهب را ضروری میدانیم و البته بنا به تعریف کثرتگرایانه خود از وحدت، همبستگی را نه در یکسانسازی مذهبی و گروهی – که نه ممکن است و نه مطلوب – بلکه در چارچوب راهبرد «یشدّ بعضهم بعضاً» قابل تحقق میدانیم و معتقدیم تنوع مذاهب و گروههای فکری به گسترش فرهنگ گفتگو و مباحثه و مآلاً به تقویت سلامت اجتماع کمک میکند.<br /> <br /> <br /> ما ذات تنوّع افکار و تعدّد مذاهب فقهی و سیاسی را خلاف اتحاد و همدلی نمیدانیم و معتقدیم آنچه سبب تفرّق است تعصب مذهبی و گروهی است و نه خود مذهب و گروه، که البته پرداختن به این مسأله بیشتر در حوزهی روانشناسی و روانشناسی اجتماعی میگنجد تا جامعهشناسی. <br /> پایگاه اطلاعرسانی اصلاح دربارهی اختلاف مذهب مابین دو مسلمان، از طرح مسائلی که موجب تعاطف فریقین است استقبال نموده و از انتشار مسائل خلافی حذر میکند، مگر در شرایط شرعی آن: وجود علم و حسن نیّت؛ و برای حلّ آن؛ و از نشر هر نوشتار یا گزارش عملی که ممکن باشد به سرد شدن عواطف برادری ما بین دو فرقهی اسلامی بینجامد و یا مایهی سوء استفادهی بدخواهان و دشمنان برای تحریک اختلاف و خصومت گردد، جدّاً اجتناب کرده و میکند. این گزارش صرفاً جهت اطلاعرسانی به خوانندگان عزیز درج میشود. <br /> <br /> ***<br /> <br /> دوّمین همایش روحانیّون اهل سنّت به وسیلهی نهاد بسیج با حضور دکتر سیدمحمّد حسینی قزوینی برگزارکننده برنامههای شبکهی SALAM روز چهارشنبه21 اسفندماه 1387 در مهاباد برگزار شد. <br /> <br /> دوّمین همایش روحانیّون اهل سنّت تحت عنوان« همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» به وسیلهی نهاد بسیج با حضور دکتر سیدمحمّد حسینی قزوینی برگزارکننده برنامههای شبکهی SALAM روز چهارشنبه21 اسفندماه 1387 از ساعت 10 بامداد لغایت 1بعداز ظهر در سالن وحدت شهرداری مهاباد برگزار شد. <br /> <br /> همایش با سرود جمهوری اسلامی آغاز شد؛ ابتدا حاجآقا سهرابی امام جمعهی مهاباد طی صحبت کوتاهی به حاضران خیرمقدم و هفتهی وحدت و میلاد پیامبر(ص) را تبریک گفت، سپس جلسه را ترک کرد. <br /> سپس آقای قزوینی به دعوت مجری در جایگاه قرار گرفت و با تلاوت آیهی «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ» و با تبریک میلاد پیامبر(ص) وحدت را لازم دانست و گفت: "هر کس وحدتشکنی کند آنرا در هر مقامی که باشد باید محکوم کرد." <br /> بعد از سخنان آقای قزوینی نوبت طرح نظرات اساتید اهل سنّت رسید ابتدا ماموستا فتاح شیخی به نمایندگی از روحانیّون کُرد سنی نحوهی برگزاری همایش را با سخنان زیر، به زیر سؤال برد: "ان الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئّات اعمالنا من یهده الله فلا مضلّ له و من یضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلاّ الله وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله. قال الله تعالی: « یأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنْتُمْ مُّسْلِمُونَ».(آل عمران/102) <br /> <br /> قبل از هر چیز ضمن خیر مقدم به مهمانان عالی قدر عید فرخنده میلاد با سعادت حضرت ختم نبوّت حضرت محمّد مصطفی (ص) را به همه مسلمین بخصوص حضار محترم تبریک و تهنیّت عرض مینمائیم و اینجانب بهعنوان یک طلبهی شافعی مذهب در خدمت اساتید محترم نکاتی را به عرض میرسانم: <br /> <br /> 1. همایش باید از طرف نهادی یا ارگانی یا هیأتی با مجوز رسمی از ارگانهای مربوطه با تعیین وقت قبلی، زمان مشخص، موضوع معین و دایر نمودن دبیرخانه جهت دریافت مقالات در تاریخ معین برگزار گردد که این همایش فاقد این شرایط است، لذا از این نظر معمولاً این یک «نمایش» است تا «همایش». <br /> <br /> 2. عنوان همایش «همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» اعلام گردیده که شامل علمای اهل سنّت تمام جهان میشود که میبایست از طریق رسانهها و مطبوعات و با حضور علمای طراز اول جهان اسلام بر گزار میشد.<br /> <br /> 3. همایش به اسم علمای اهل سنّت نام گذاری شده که میبایست برگزارکنندگان همایش از علمای اهل سنّت باشند که فکر میکنم اصلاً علمای اهل سنّت اطّلاعی نداشتهاند؛ ما اهل سنّت نیاز به قیّم نداریم.<br /> <br /> 4. اگر همایش مربوط به علمای اهل سنّت است چرا برگزارکنندگان آن برادران تشیّع هستند که این یک توهین است.<br /> <br /> 5. اگر همایش علمی- تخصصی است میبایست به جای یک ارگان نظامی، از طریق حوزه دانشگاه یا ارشاد اسلامی برگزار میشد که این هم جای سؤال است.<br /> <br /> 6. برگزارکنندگان همایش به نمایندگی از چه مذهبی و از چه نهادی در همایش شرکت دارند و هدف برگزارکنندگان چیست؟<br /> <br /> 7. اگر هدف از همایش دلسوزی برای اهل سنّت است که گویا بعضی به مذهب اهل سنّت توهین میکنند به اسمهای گوناگون خطر اینها از توهین کسانی که به همسر پیامبر امّالمؤمنین حضرت عائشه(رض) و خلفای راشدین آیا بیشتر نیست؟ و ما اهل سنّت قادر به دفاع از خود هستیم.<br /> <br /> 8. اگر هدف از همایش نقد و بررسی اهل سنّت بهخصوص امام شافعی(رض) است، میبایست از طرف اهل سنّت برگزار میشد.<br /> <br /> 9. اگر همایش بررسی اختلاف بین اهل سنّت و تشیع است، در هفته وحدت که انتظار تحقق وحدت بیشتر داریم و نیاز مبرم ما مسلمانان است این مخالف توصیههای امام راحل و مقام معظم رهبری و علمای طراز اوّل اهل سنّت و اهل تشیّع است و به نفع دشمنان اسلام و مسلمین است.<br /> <br /> 10. اگر هدف از این همایش اظهار علم و مناظرهی علمی است اینجانبان به شرایط زیر آمادگی خود را با حضور هیأت داوران از عوامل جرجانی تا سبزواری اعم از صرف و نحو، منطق، بلاغت، فلسفه و کلام، علوم اصول الفقه، علوم الحدیث و علوم القرآن، اعلام میداریم:<br /> <br /> الف) پخش مستقیم از تلویزیون <br /> <br /> ب)حضور داوران مستقل <br /> <br /> 11. اگر هدف از برگزاری این همایش توجیه اهانتهای است که از طریق شبکه سلام به اهل سنّت میشود، همچنانکه در استان کردستان فرمودند اینگونه شبکهها در خدمت انگلیس و دشمنان اسلام هستند، باید نسبت به این همه توهین که به اهل سنّت میکنند جنابعالی رسماً معذرت خواهی کنید.<br /> <br /> 12. اگر هدف از این جلسه، فقط سخنرانی جنابعالی باشد همین اندازه که از«شبکه سلام» میشنویم کافی است. <br /> <br /> <br /> آقای قزوینی بعد از سخنان استاد شیخی افزود: "والله روح من خبر نداشت، ارومیه بودم که به من زنگ زدند و گفتند شما در مهاباد برنامه دارید." وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش در پایان همایش گفت: "من موظفم که خطر وهّابیت را گوشزد کنم...، من از طرف بسیج دعوت شدهام و آنها جواب بدهند امّا اینکه میگوئید این یک همایش نیست یک نمایش است شما اینطور فکر کنید! من هم به اصرار و در خواست عدّهای از روحانیّون که هم در جلسهی قبل هم بعداً درخواستهای کتبی به بسیج داده بودند که ما میخواهیم این همایش ادامه داشته باشد، آمدهام." <br /> <br /> در ادامهی همایش ماموستا ابوبکر محمّدکریمی، یکی دیگر از علمای طراز اول مهاباد، بحث خود را با خوشآمدگوئی به آقای آیتالله دکتر قزوینی و هیأت همراه آغاز نموده، ضمن تبریک هفتهی وحدت، گفت: "بزرگان ما و اهل تشیّع همواره برای وحدت تلاش کردهاند و وحدت را لازم میدانند؛ همچنانکه امام جعفر صادق(ع) که یکی از آنهاست. نگاه کنید که ایشان در وسائل الشّیعه در کتاب الصلاة باب الجماعة میگوید: "من صلّی خلف سنّی فکأنّما صلّی خلف رسول الله (ص) ترجمه: کسی که پشت سر یک سنّی نماز بخواند گو اینکه پشت سر رسول خدا نماز خوانده است. پس وحدت خوب است امّا بهشرطی که فقط شعار نباشد و من از حاج آقا گلایه بکنم؛ ایشان در برنامههای شبکهی سلام حضور توهینآمیزی دارند، شبکهای که در آن، خیلی به اهل سنّت بیاحترامی و توهین میشود. من از ایشان میخواهم که با اینکه کتابهایشان از اول گرفته تا آخر پر از ناسزا و توهین به اهل سنّت است امّا ایشان فقط یک مورد از اهانت در کتابهای ما نسبت به ائمهی خودشان بگویند." <br /> <br /> <br /> آقای قزوینی ضمن اشاره به چند عالم همانند ابن خلدون، شوکانی، ابن حزم که اینها به بزرگان ما اهانت کردهاند از طرف استاد محمّد ملّازاده از ایشان خواسته شد که نوع و معنی اهانتها را بیان کند که ایشان ضمن خواندن چند سطر عربی که چکیدهی آن این بود که به امام جعفر صادق «بدعتگذار» گفته شده است؛ وی سپس اضافه کرد: " گویا بزرگان اهل سنّت گفتهاند ما احادیث روایت شده از امام جعفر صادق را قبول داریم اما در میان احادیث روایت شده از فرزندانش احادیث منکر زیاد دیده میشود." از طرف اساتید سنی جواب داده شد که این مسأله مربوط به علم الحدیث است و اهانتی در آن وجود ندارد. حاج آقا سکوت کرد و جواب نداد، سپس اشاره کرد: " ابن خلدون گفته که امام حسین(ع) با 72 تن از یارانش به مبارزه با لشکر بزرگ یزید به میدان مبارزه نباید میرفت." <br /> <br /> امّا از طرف عدّهای از ماموستایان بدین مسأله نیز پاسخ داده شد که طرح این مسأله به وسیلهی ابنخلدون [بنیانگذار جامعهشناسی اسلامی]، بیاحترامی و اهانت نیست، بلکه یک تحلیل تاریخی است. <br /> <br /> <br /> یک روحانی شیعه از انتهای سالن، با صدای بلند خطاب به آقای قزوینی گفت: "چون بحث همایش به شبکه سلام کشیده شد و از موضوع اصلی خارج شدیم من یک سؤال فقهی دارم و آن اینکه اهل سنّت که چهار مذهب مدون دارند و حالا که آنها نماندهاند مسائل جدید که پیش میآید باید چه کرد؟ در حالی که باب اجتهاد بسته شده است؟" <br /> <br /> -در این هنگام یکی از علمای حاضر با اظهار اینکه: "این سؤال مربوط به آقای قزوینی نمیباشد، بلکه مربوط به ما روحانیّون اهل سنّت میباشد"، گفت: "بسته بودن باب اجتهاد یک اتهام بیاساس و غیرقابل اثبات است. البته بزرگان ما در صدور فتوی خیلی سختگیری کردهاند، تا هر کسی بر اساس میل خود فتوی ندهد و الاّ باب اجتهاد بر کسانی که شرایط لازم را دارند مفتوح و باز بوده و خواهد بود." <br /> <br /> سپس آقای قزوینی نیز از ماموستاها سؤال میکرد که شما الان از چه کسی تقلید میکنید؟ <br /> <br /> ماموستا ملامحمّد ثباتی پاسخ داد: "ما از فتواهای امام شافعی و علمای شافعیه پیروی میکنیم، البته کتابهای ما بسیار غنی میباشند و هیچ کس و هیچ مسئلهای بیپاسخ نیست و اگر احیاناً مسألهای جدید پیش بیاید، عالمان ما از قیاس استفاده میکنند." <br /> در همین میان یکی از استادان گفت: "ما در مهاباد وهّابی نیستیم، ما شافعی هستیم و پیرو مذهب امام شافعی(رح) هستیم." <br /> <br /> <br /> ماموستا شفیع برهانی استاد نامی علوم اسلامی در منطقه، سخنان خود را اینچنین آغاز کردند: "ضمن خوشآمدگوئی به حاج آقا قزوینی و هیأت همراه و تبریک هفته وحدت و میلاد با سعادت نبی اکرم(ص) من با یک بیت شعر «دین اسلام را دو چیز بر باد داد/ در سنّیها تشیّخ در شیعیان اجتهاد» سخنم را شروع میکنم تا خستگی از تن شما بیرون برود. <br /> <br /> وی اشاره کرد: "ما باید اختلافات قبلی را نادیده بگیریم، تا وحدت عملی شود و بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم." <br /> <br /> سپس افزود: "به نظر من باید دو چیز را از هم جدا کرد تا بتوانیم بهتر مشکلات را بررسی کنیم 1- مذهب و برداشتهای مذهبی 2- سلطه و حکومت." <br /> <br /> سپس خطاب به آقای قزوینی اضافه کرد: " حاج آقا لازم نیست که مشکلات ما را با لبنان و عربستان سعودی قاطی کنید. شما چرا بر کلمه وهّابی پافشاری میکنید، ممکن است اصلاً چنین کلمهای را آنها بر خود نگذارند مثلاً بگویند «سلفی». <br /> برهانی اظهار عقیده کرد که: "هم اینکه مبارزه علیه تفکر یک چیز که یک انسانی به آن معتقد است گرچه شما آنرا نپسندی حق خودش است و کار خوبی نیست و به هیچ وجه نمیتوانی فتوی قتل او را بدهی همچنانکه شاید کسی شیعه باشد ولی تفکرات شما را نپذیرد." <br /> <br /> آقای قزوینی ضمن تشکر از ماموستا برهانی، دربارهی این سخن استاد برهانی که ما نباید توهینهای برخی از بزرگان گذشته را دوباره زنده کنیم، گفت: "باید این جمله آقای برهانی با آب طلا نوشته شود." اما نسبت به قسمتهای دیگری از بیانات وی گفت: " نمیشود نسبت به دنیای بیرون بی تفاوت بود، قرآن ما را یک تن واحد میداند و باید با جهان اسلام هم درد بود. هم اینکه میگوئید اسلام و سیاست از هم جدا هستند." ماموستا برهانی بلافاصله جواب داد: "من نگفتهام نباید سیاست و دیانت از هم جدا باشد؛ بلکه من گفتهام مذهب و حکومت." <br /> <br /> آقای قزوینی گفت: "بههر حال آیت الله مدرس گفته دیانت ما عین سیاست ماست، بعد خطاب به اساتید گفت: مگر شما فقه شافعی را عین اسلام نمیدانید؟ <br /> <br /> ماموستا برهانی در پاسخ گفت: "نه اصلاً." <br /> <br /> آقای قزوینی گفت: "ولی ما باورمان این است که فقه جعفری عین اسلام است." <br /> <br /> یکی دیگر از ماموستاها در واکنش به اظهارات آقای قزوینی گفت: "ما دین را معصوم میدانیم ولی مذهب را نه؛ چون دین از جانب خداوند آمده است ولی مذهب برداشت ما از دین است و این نمیتواند معصوم باشد." <br /> <br /> <br /> سپس یکی از حضّار غیر روحانی گفت: "حاج آقا من هم سؤالی دارم؛ در قیام بزرگ امام حسین 72 تن از یاران امام حسین (ع) شهید شدند، چرا شما فقط چند نفر از ایشان را نام میبرید چرا نامهای ابوبکر، عمر و عثمان دیگر پسران امام علی (ع) را نمیگوئید؟ اگر چنین کاری را انجام دهید فکر کنم وحدت عملی خواهد شد." <br /> <br /> آقای قزوینی به این سؤال و خیلی از سؤالهای مکتوب دیگر یا اصلاً پاسخ نداد یا طفره رفت و یا متوسل به خشونت و تهدید میشد؛ مثلاً چنین سخنانی را بر زبان میآورد: "ما با کسی شوخی نداریم ما چندین تن از وهّابیها را در زاهدان به دار آویختیم. آنها وهّابی بودند، وهّابیها الفبای فکریشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی است بنابراین ما با کسی تعارف نداریم من این دفعه فقط برای تذکر آمدهام و... خیلی دیگر از این تهدیدها." <br /> <br /> در واکنش به اظهارات و تهدیدهای آقای قزوینی یکی از ماموستاها بهشدّت ایشان را مورد خطاب قرار داد و گفت: " این شیوهی صحبت آقای قزوینی، با روح اسلام و موضعهای مقامات بزرگ کشوری در تناقض است و این اظهارات تنها با شیوه گفتار انسانهای مرتجع تناسب دارد. انتظار میرود ایشان مثل یک آخوند حوزوی صحبت کنند، اینجا پادگان نیست. ما جمعی روحانی هستیم و میخواهیم دوستانه بحث کنیم." <br /> <br /> سخنران بعدی شیخ جمیل بود، وی اینچنین اظهار عقیده کرد: "ما مجتهد نداریم، مجتهد مطلق و مجتهد فیالفتوی نداریم." و سپس شعری هم در مدح پیامبر(ص) خواند. <br /> <br /> سپس آقای قزوینی گفت: "من شنیدهام که در شهر شما کسانی پیدا شدهاند که سیدی پخش میکنند و میگویند مولودی نباید باشد، توسل درست نیست، شفاعت درست نیست...." <br /> <br /> یکی از علما در پاسخ گفت:"این مسائل فقهی است؛ اینکه مولودی درست است یا نه، همچنین توسل و مسئله شفاعت، اگر میخواهی ما میتوانیم با هم از نزدیک بنشینیم و از نظر قرآن و سنّت بررسی کنیم که این مسائل چطور است." <br /> <br /> سپس آقای قزوینی از ارتباط و رابطه دوستانهی خود با مفتی بزرگ وهّابیها در عربستان سخن گفت و افزود: "احترامی که ایشان برای من گذاشتند، طلبههای خودم هم چنین احترامی به من نگذاشتهاند." در ادامه به رابطه دوستانه و خانوادگی خود با مولویهای زاهدان و با ماموستائی در کرمانشاه سخن گفت و همایش با این سخنان پایان یافت. <br /> <br /> لازم به ذکر است که در این جلسه علاوه بر اینکه چندین روحانی شیعه حضور به هم رسانده بودند، رئیس مرکز بزرگ اسلامی مهاباد، امام جمعهی بوکان، ملا ابوبکر حمامیان کارمند شورای روحانیت بوکان و نیز چند نفر روحانی شیعه از شهرهای نقده و ارومیه نیز حضور داشتند. <br /> علاوه بر حضور هشتاد نفر از روحانیّون مهاباد، رئیس شورای اسلامی شهر و چند تن از اعضای آن و تنی چند از رؤسای ادارات شهرستان مهاباد و نیز فرماندهی بسیج شهرستان حضور داشتند. پذیرایی و هماهنگی و مجری این همایش نمایشی به عهدهی نیروهای بسیج مهاباد بود. <br /> <br /> در پایان مراسم طومار اعتراضی علمای دینی اهل سنّت مهاباد در میان حضار توزیع شد که تصویر آن در قسمت تصاویر قابل مشاهده است. <br /> <br /> <br /> در حاشیه:<br /> <br /> • مجری«همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت»، یک روحانی بسیجی شیعه بود.<br /> • آقای قزوینی در پاسخ علمایی که خواستار اعلام اسامی دعوت کنندگان بودند، حاضر به نام بردن از یک نفر هم نشد و از آقایان بسیجی خواست، اگر ممکن است اسامی را بگویند.<br /> • در پاسخ به لحن تهدیدآمیز آقای قزوینی، یکی از علما با لحن شدید به وی تذکر داد که برای به کرسی نشاندن دیدگاههای شخصی، از بنیانگذار نظام و رهبر انقلاب اسلامی هزینه نکند.<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> واکنش مؤسسه ی اطلاع رسانی ولی عصر،<br /> <br /> (سایت رسمی آقای حسینی قزوینی(<br /> <br /> <br /> به گزارش منتشره در سایتهای خبری<br /> ازهمایش<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> اطلاعیه معاونت اطلاع رسانی مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر پیرامون همایش اهل سنت مهاباد <br /> <br /> طی روزهای گذشته در برخی از سایتهای اینترنتی اهل سنت و بعضاً وابسته به وهابیت، گزارشی از همایش علمای اهل سنت مهاباد منتشر گردید و در آن سعی شده تا با سیاهنمایی، حقایق را دگرگون جلوه داده و با این گزارش جوّ و فضای موجود در منطقه مهاباد و بعضی از شهرهای غربی کشور را بر علیه عزیزان اهل سنت و شیعه متشنج سازند، از این رو بر آن شدیم تا در راستای تعهد اطلاع رسانی خود، نکاتی را به اطلاع عموم برسانیم:<br /> 1ـ از چندین ماه قبل دعوتهای متعددی از سوی عدهای از مسئولان محترم استان آذربایجان غربی صورت گرفت و پس از پیگیریهای به عمل آمده از سوی مسئولین آن منطقه 2 ماه قبل جناب آقای دکتر حسینی قزوینی که انجام رسالت دینی، تبلیغی، و اجتماعی را خصوصاً در دیدار چهره به چهره با مردم و علمای شیعه و سنی در اولویت برنامههای خود میدانند، در شرایط نامساعد جسمانی این دعوت را اجابت نموده و با مسافرتی به منطقه «مهاباد» در اولین جلسه مشترک با حضور علمای اهل سنت منطقه شرکت جسته و به ایراد سخنرانی پرداختند. در آن نشست که در فضایی بسیار دوستانه و صمیمی و با استقبال گرم حاضران برگزار گردید بیش از یکصد نفر از علمای اهل سنت مهاباد و حومه حضور داشتند.<br /> از جمله موضوعاتی که در آن جلسه در سخنرانی جناب استاد دکتر حسینی قزوینی طرح گردید: عقائد، شاخصهها و مبانی فکری فرقه وهابیت و سعی و تلاش آنها در ایجاد تفرقه میان صفوف امت اسلامی بود.<br /> بر اساس نظر سنجیهایی که توسط برگزار کنندگان آن جلسه صورت گرفت و نتیجه آماری آن نیز موجود و در صورت نیاز و ضرورت قابل ارائه است،80 درصد از علمای اهل سنت سخنرانی جناب آقای دکتر قزوینی را خوب و مفید و20 در صد دیگر متوسط ارزیابی نمودند.<br /> 2ـ بعد از اتمام جلسه قبل و مشاهده تأثیرات مثبت آن، بیش از60 نفر از علمای اهل سنت مهاباد جهت طرح پرسش و پاسخ درخواست تکرار این جلسه را نمودند. البته بعضی نیز به صورت حضوری و به طور مستقیم از جناب دکتر حسینی قزوینی چنین درخواستی را تکرار نمودند. <br /> 3 ـ با توجه به نکات فوق و در اجابت از دعوت مزبور، بار دیگر روز چهارشنبه 21 اسفندماه 1387 جناب آقای دکتر حسینی قزوینی در جلسهای که در سالن اجتماعات شهرداری مهاباد و با حضور بیش از صد تن از علمای اهل سنت شهرستان برگزار گردیده بود شرکت نمودند.<br /> 4 ـ در جلسه یاد شده پس از آغاز برنامه و خوش آمد گویی توسط ماموستا سهرابی «امام جمعه محترم اهل سنت مهاباد»، جناب آقای دکتر قزوینی طی سخنانی کوتاه، هفته وحدت را که همزمان با میلاد فرخنده رسول اعظم صلی الله علیه وآله و فرزند بزرگوارش حضرت امام صادق علیه السلام برگزار میگردید، تبریک گفته و در سخنان خود در رابطه با وحدت از منظر قرآن و سنت مطالبی را ایراد نموده و بر این مطلب تأکید نمودند که با توجه به تلاش استکبار جهانی و دشمنان قسم خورده اسلام در مبارزه با وحدت جهان اسلام، اساسیترین نیاز جهان اسلام حفظ وحدت میان شیعه و سنی است؛ و هر کس، در هر مقامی بخواهد برخلاف این مسیر حرکت و در میان صفوف جامعه و امت اسلامی تفرقه ایجاد نماید، در خدمت اهداف دشمنان اسلام و استکبار جهانی قرار گرفته و اقدام وی به شدت محکوم است.<br /> 5 ـ بعد از بیانات کوتاه و مقدماتی جناب دکتر و اشاره به این مطلب که بر اساس درخواست قبلی برادران بنا شد در این جلسه زمان بیشتری به طرح پرسش و پاسخ اختصاص داده شود؛ در این هنگام ماموستا فتاح شیخی (یکی از علمای اهل سنت مهاباد) بدون رعایت هر گونه احترامی برای علمای بزرگتر حاضر در مجلس و کسب اجازه از هر کس دیگر و با عجله و با لحنی تند و خشم آلود نامه سرگشادهای را که از قبل آماده شده بود قرائت نمود.<br /> در اینجا لازم میدانیم قسمتهایی از نامه سر گشاده وی را بیان نموده و آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.<br /> البته لازم به ذکر است در همان جلسه پاسخهایی از جانب استاد دکتر حسینی قزوینی مطرح گردید اما به علت ضیق وقت و نبود فرصت کافی برای پاسخ تفصیلی در این فرصت مطالب تکمیلی را عنوان مینماییم:<br /> وی در بخشهایی از نامه تند و سرگشاده خود اینگونه اظهار داشت: <br /> الف: چرا این همایش توسط یک مرکز نظامی تشکیل شده است!!!<br /> در پاسخ به این قسمت از اظهارات نامبرده (ماموستا فتاح شیخی)، جناب سرهنگ عابدی فرمانده محترم سپاه و بسیج مهاباد و حجة الاسلام کریمی نماینده محترم رهبری در سپاه و بسیج اینگونه پاسخ دادند:<br /> اولاً: وظیفه سپاه پاسداران و نیروی مقاومت بسیج حراست از آرمانهای مقدس نظام جمهوری اسلامی است و با توجه به تبلیغ شدید وهابیت در منطقه، ما وظیفه خود دانستیم تا همایشی را در همین راستا برگزار نماییم.<br /> ثانیاً: این همایش به دنبال استقبال گرم و با شکوهی که از همایش قبل و سخنرانی قبلی جناب آقای دکتر حسینی قزوینی صورت گرفت و در فرمهای نظر سنجی منعکس گردید به عمل آمد، که درخواست کتبی و دعوت حضوری تعداد زیادی از این عزیزان ما را بر این اقدام مصرّ نمود.<br /> ب: این جلسه درحقیقت همایش نیست بلکه نمایش است. برخی دیگر از علمای اهل سنت نیز در سخنان خود گفتند: این جلسات عمدتا سخنرانی به عهده علمای شیعه است و به ما اهل سنت فرصت سخن گفتن داده نمی شود و به نمایش بیشتر شبیه است تا به همایش!!!<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی در پاسخ به این قسمت از اظهارات وی اظهار داشتند:<br /> ما بنا به دعوت علمای اهل سنت در این جلسه شرکت نموده تا شما علمای اهل سنت سخنان و سؤالات خود را مطرح کنید تا به تعبیر شما این همایش از حالت نمایش خارج گردیده و به همایش مبدل گردد!<br /> از همین رو لازم به ذکر است که در این جلسه90 درصد از وقت جلسه در اختیار علمای اهل سنت قرار گرفت و به هیچ وجه از سوی جناب دکتر حسینی قزوینی و مجریان و برگزار کنندگان برنامه اعتراضی صورت نگرفت.<br /> ج: چرا این جلسات توسط برادران اهل تشیع و بدون اطلاع اهل سنت برگزار میشود و این یک توهین است و ما اهل سنت نیاز به قیّم نداریم!!!<br /> گویا آقایان علمای اهل سنت فراموش کردهاند که حکومت جمهوری اسلامی حکومتی شیعی بوده و همواره تصمیم گیری و برگزاری این گونه جلسات به عهده مسئولین و دست اندرکاران نظام بوده و میباشد. امری که در طول سی سال گذشته و در جلسات مشابه آن به همین منوال برگزار میگردیده است. به عنوان مثال میتوان به همایش سالانه بین المللی وحدت اسلامی اشاره نمود که نه تنها از سوی هیچ یک از شرکت کنندگان مورد اعتراض قرار نگرفته، بلکه همواره از سوی شرکت کنندگان، مورد تقدیر و تشکر بوده است.<br /> د: اگر هدف از نمایش، مناظره علمی است ما به شرط حضور داوران مستقل و پخش مستقیم از تلویزیون حاضر به مناظره هستیم.<br /> اولاً: برگزاری مناظرات در ملاء عام و در برنامههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی غیر ممکن میباشد، زیرا این اقدام در راستای مصالح کلی نظام و تصمیمات مدیریت این سازمان که پرهیز از پخش برنامههای حساسیتزا است نبوده و از این جهت تحقق این شرط امکان پذیر نمیباشد. <br /> ثانیاً: جناب آقای دکتر حسینی قزوینی بارها نسبت به این گونه دعوتها پاسخ مثبت داده و با شرکت در بعضی از شبکههای ماهوارهای جهانی از قبیل شبکه وهابی «المستقله» و یا شبکه شیعی «سلام تی.وی.» اقدام به مناظرات متعدد نموده است. و مهمتر از این با مفتی اعظم عربستان سعودی «عبدالعزیز آل الشیخ» در شهر طائف به گفتگو و مناظره پرداخته که متن کامل این مناظره و دیگر مناظرات ایشان به شکلهای مختلف در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) موجود و قابل دسترس عموم میباشد.<br /> ثالثاً: جناب دکتر حسینی قزوینی نه تنها خود از اینگونه دعوتها استقبال نمودهاند، بلکه همواره از پیشنهاد دهندگان و پیشگامان دعوت برای برگزاری اینگونه مناظرات بودهاند.<br /> اگر چه در بسیاری از موارد تاکنون جواب مثبتی از طرف مقابل داده نشده و در مقابل دعوت ایشان به مناظره، با طرح مباهله، فرار نمودهاند (اشاره به سخنان مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در پاسخ به درخواست مناظره از سوی جناب دکتر حسینی قزوینی). و در موردی هم که این دعوت از سوی یکی از اساتید حوزههای علمیه (جناب مولوی عبد المجمید مراد زهی) مورد اجابت قرار گرفت و این مناظره برگزار گردید، بعد از مناظره ایشان از سوی بسیاری از اهل سنت منطقه خود مورد کم مهری و اعتراض شدید قرار گرفت.<br /> رابعاً: در همین همایش و در خلال گفتارها به محض این که جناب ماموستا «ابوبکر کریمی» از جناب دکتر حسینی قزوینی دعوت به مناظره و گفتوگوی علمی نمود، بلافاصله از سوی جناب دکتر حسینی قزوینی مورد قبول واقع گردید.<br /> اصرار جناب دکتر قزوینی در اجابت این دعوت به حدی بود که ایشان سایر علمای اهل سنت را شاهد بر این دعوت گرفته و حتی حاضر به داوری بیطرفانه یکی از ماموستاهای اهل سنت در این مناظره گردیده و اضافه فرمودند: من این دعوت شما را که به صورت علنی و در جمع حاضر صورت پذیرفت، قبول نموده و از همینجا آمادگی خود را برای حضور در این مناظره اعلام کرده و مایلم تا در سفری دیگر به عنوان میهمان به منزل شما وارد شده و در هر مکانی که مایل باشید جلسه مناظره برگزار گردد؛ و تنها شرط لازم در برگزاری این مناظره را دو نکته اساسی تعیین مینمایم:<br /> الف: مناظره در کمال آرامش و متانت و بدون کوچکترین اهانت به شخصیتها و مقدسات طرفین برگزار گردد.<br /> ب: نسبت به نظام جمهوری اسلامی اهانتی صورت نگرفته و دایره مباحث کاملاً علمی و به دور از طرح مسائل سیاسی باشد. <br /> شایان ذکر است: جناب دکتر حسینی قزوینی پس از مراجعت به قم نیز طی تماس تلفنی که با جناب ماموستا کریمی داشتند، بار دیگر آمادگی خود را برای حضور در گفتگوی علمی مورد توافق اعلام نمودند. <br /> هـ : و در پایان اشاره کردند که شبکه سلام در خدمت انگلیس و دشمنان اسلام هستند.<br /> جناب آقای دکتر قزوینی به این اتهام اینگونه پاسخ دادند: <br /> آقایانی که این چنین بی پروا نسبت ناروا میدهند آیا فردای قیامت قادر به پاسخ خواهند بود؟ و این جانب طبق تکلیف شرعی خود در طول سی ماه که در شبکه سلام حضور داشته و برنامه زنده برگزار نمودهام همواره بر این سعی و تلاش بودهام تا نسبت به اهل سنت و مقدسات آنان با نهایت احترام برخورد نموده و همواره این نکته را در برنامههای خود تکرار کنم که هرگونه اهانت به مقدسات اهل سنت گناهی نابخشودنی است. و اگر آقایان بتوانند در کلمات این جانب کوچکترین اهانتی نسبت به اهل سنت بیابند و آن را ثابت کنند بنده حاضر به قبول آن بوده و این شهامت و شجاعت را داشته که همین جا و یا در شبکه سلام رسماً عذرخواهی نمایم.<br /> و نیز چنانچه در گذشته و یا حال هر یک از مراجع عظام تقلید و یا یکی از مسئولین بلند پایه و محترم نظام جمهوری اسلامی به بنده اشارهای داشته باشند تا این جانب در شبکه مورد نظر برنامه نداشته باشم؛ همان لحظه و برای همیشه ارتباط خود را با شبکه سلام قطع خواهم نمود.<br /> <br /> نقدی به خبر پایگاه اطلاع رسانی کُرد نیوز<br /> در ادامه لازم میدانیم نسبت به مطالب برخی از سایتهای اهل سنت و بعضاً وهابیت، که گزارش همایش برگزار شده مهاباد را با تحریف نقل نمودهاند مطالبی را اشاره کنیم:<br /> اگر چه در این جلسه که برای طرح پرسش و پاسخ برگزار گردیده بود اما به علتی که اشاره میشود کمتر به این موضوع پرداخته شد و زمان بیشتری از این جلسه به طرح اعتراضات و گفتوگوهای بی هدف و غیر منضبط و جار و جنجال بعضی افراد تلف گردید، اما با این وجود بعضی افراد نیز سؤالاتی را طرح نمودند که به برخی از آنها و پاسخهای جناب دکتر اشاره میشود:<br /> الف: ماموستا ابوبکر محمّد کریمی اظهار داشتند که در کتابهای اهل سنت سراسر مدح و تمجید از امامان شیعه است و به هیچ وجه و در هیچ کتابی حتی یک مورد اهانت و یا بی ادبی نسبت به امامان شیعه دیده نمیشود؛ و از علمای شیعه خواستند اگر حتی یک مورد هم به عنوان نمونه یافتند آن را ذکر نمایند. <br /> جناب دکتر حسینی قزوینی در پاسخ به ایشان موارد متعددی از اهانتهای ابن خلدون و بعضی دیگر را ذکر نموده و اظهار داشند: البته در برابر این چند نفر، 95 درصد اهل سنت از امامان شیعه تجلیل کرده و به زیبایی سخن گفتهاند.<br /> ب: در سایت اطلاع رسانی کُرد نیوز آمده است: از طرف اساتید سنی جواب داده شد که این مسأله مربوط به علم الحدیث است و اهانتی در آن وجود ندارد. دکتر حسینی قزوینی سکوت کرد و جوابی برای گفتن نداشتهاند.<br /> نه تنها این ادعا، دروغ محض بوده و هیچ اساسی ندارد، بلکه جناب دکتر حسینی قزوینی پاسخ دادند: «عبارت ابن خلدون این است که ائمه شیعه بدعت گذار بودند، شما چه اهانتی از این بالاتر سراغ دارید و اگر کسی همین عبارت را به امام شافعی و دیگر بزرگان شما نسبت دهد آیا به همین راحتی از کنار آن گذشته و آن را اهانت به آنان تلقی نمیکنید؟<br /> ج: در سایت مزبور، در رابطه با سؤال یکی از روحانیون شیعه حاضر در جلسه که این گونه اظهار داشت: اهل سنّت که دارای چهار مذهب مدوّن میباشند در مسائل جدید و مستحدثه چگونه و به چه شکلی پاسخ میگویند و حال آن که معتقد به بسته بودن باب اجتهاد شدهاند؟ این گونه آمده:<br /> سپس آقای قزوینی نیز از ماموستاها سؤال میکرد که شما الان از چه کسی تقلید میکنید؟ ... در همین میان یکی از استادان گفت: ما در مهاباد وهّابی نیستیم، ما شافعی هستیم و پیرو مذهب امام شافعی هستیم. <br /> مطلب ادعا شده فوق نیز خلاف واقع میباشد زیرا: با بیان این مطلب میان علمای حاضر اهل سنت اختلاف شدیدی افتاد، برخی قائل به مفتوح بودن باب اجتهاد در مذهب شافعی و برخی دیگر قائل به مسدود بودن آن گردیدند و برخی دیگر میگفتند: ما هم اکنون نیز مقلد امام شافعی هستیم و هر کس خلاف آن را بگوید قبول نداشته و برخی میگفتند: علمای ما مسائل را استنباط میکنند.<br /> جناب ماموستا ملا محمّد ثباتی گفتند: ما از فتواهای امام شافعی و علمای شافعی پیروی میکنیم، البته کتابهای ما بسیار غنی میباشند و هیچ کس و هیچ مسئلهای بی پاسخ نیست و اگر احیاناً مسألهای جدید پیش بیاید، عالمان ما از قیاس استفاده میکنند.<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی سؤال نمودند: آنچه گفتید مربوط به وظیفه علمای شما بود اما نسبت به عوام، آنها به هنگام مواجه شدن با مشکل در مسائل دینی باید چگونه پاسخ خود را بیابند؟<br /> ایشان (ماموستا ملا محمد ثباتی) پاسخ داد: عوام ما از علمای بزرگ ما تقلید میکنند.<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی از وی سؤال نمودند: اگر امکان دارد نام یکی از علمای بزرگ خود که اکنون نیز عوام از او تقلید میکنند را بیان نمایید. یعنی: همانگونه که مثلا عوام شیعه در سراسر جهان از مقام معظم رهبری، و یا حضرات آیات عظام: وحید خراسانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و دیگران تقلید میکنند، عوام شما از چه کسی تقلید میکنند؟<br /> وی پاسخ داد: مراجع تقلید ما همان مفتیانی هستند که شما در این جلسه، نام چند تن از آنان را بر زبان آورده و از آنها نام بردهاید که در عربستان سعودی هستند. مانند: مفتی بن جبرین و مفتی بن باز و شیخ برّاک و مفتی بن باز و دیگران که در عربستان سعودی هستند.<br /> نکتهای که تذکر آن ضروری به نظر میرسد این است که از جمله مسائلی که از سوی علمای اهل سنت در آغاز و پایان و در نامه سرگشاده ماموستا فتاح شیخی بر آن تأکید میشد و بر اساس آن سخنان جناب دکتر حسینی قزوینی را بی مورد و غیر متناسب با آن منطقه میدانستند این مطلب بود که اگر شما مطالبی در رابطه با علمای وهابیت و مفتیان و خطرات آنها دارید بروید و به خود آنها بگویید و به اطلاع میرسانیم که در این منطقه از وهابیت و علمای آنها خبری نیست و این مطالب باید در میان خود آنها طرح گردد؛ اما با این سخن ماموستا ملا محمد ثباتی مشخص گردید که نه تنها علمای وهابی که نام آنها برده شده در آن مناطق رسوخ و نفوذ کردهاند بلکه طبق اعتراف وی بسیاری از عوام از آنها تقلید نیز مینمایند؛ اما با این وجود تلاش دارند تا با نادیده گرفتن این مسئله طرح فتنه وهابیت در منطقه را بی مورد و با آن مخالفت میورزند. <br /> د: در سایت مذکور در رابطه با سؤال دیگری که از سوی حاضران به این شکل مطرح گردید که چرا از ابوبکر، عمر و عثمان و فرزندان امام علی (ع) که در کربلا شهید شدند سخن نمیگویید؟ اگر چنین کاری را انجام دهید فکر کنم وحدت عملی خواهد شد؛ آمده:<br /> «آقای قزوینی به این سؤال و خیلی از سؤالهای مکتوب دیگر یا اصلاً پاسخ نداده و یا طفره رفت و یا متوسل به خشونت و تهدید میشد؛ مثلاً چنین سخنانی را بر زبان میآورد: ما با کسی شوخی نداریم ما چندین تن از وهّابیها را در زاهدان به دار آویختیم. آنها وهّابی بودند، وهّابیها الفبای فکریشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی است، بنابراین ما با کسی تعارف نداریم من این دفعه فقط برای تذکر آمدهام و خیلی دیگر از این تهدیدها.»<br /> این مطالب نیز کاملا خلاف واقع و دروغ محض است زیرا:<br /> اولاً: به علت سخنان غیر منضبط و پراکنده و ناهماهنگ آقایان ماموستاها، فرصتی برای پاسخ به این سؤال و بعضی سؤالات مکتوب پیش نیامد.<br /> ثانیاً: همین سؤال را بارها جناب آقای دکتر قزوینی در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) و برنامههای خود در شبکه سلام پاسخ دادهاند که قابل مراجعه عموم میباشد. که خلاصه پاسخ اینگونه است که شیعه در میان 72 نفر از شهدای کربلا غالبا از تعداد خاصی تجلیل میکند، همانند: حضرت ابالفضل العباس، حضرت علی اکبر، حضرت قاسم بن الحسن و علی اصغر علیهم السلام؛ و این بدان معنا نیست که نسبت به دیگر شهدا بی اهمیت باشند؛ بلکه به خاطر این که شهادت این چند نفر به صورت جانسوز و دلخراشتر بوده است و در جلسات عزاداری غالبا مصائب اینها بیان میشود.<br /> حضرت عباس سلام الله علیه دارای سه برادر به نامهای عثمان، جعفر و عبد الله بودند که از هیچکدام از آنها در مجالس روضه و عزاداری شیعیان نامی برده نمیشود آیا این به خاطر بی اهمیتی و یا خدای ناکرده بی احترامی آنها نزد شیعه است؟!! و یا این بدان خاطر است که نام برادر حضرت ابالفضل همنام عثمان خلیفه سوم اهل سنت است؟!!<br /> و اما در باره عمر بن علی ابی طالب که شخص مورد نظر در جلسه ادعا نمود که او در کربلا به شهادت رسیده و شیعیان نامی از او به عنوان شهدای کربلا نمیآورند باید گفت:<br /> عمر بن علی بن ابی طالب در کربلا حضور نداشته، بلکه در قیام مختار به همراه مصعب بود و کشته شد و یا به قول بعضی تا زمان ولید بن عبد الملک زنده بوده است که ابن حجر در این باره مینویسد: <br /> قتل(عمر بن علی) مع مصعب أیام المختار. قلت : ذکر الزبیر ما یدل على أنه عاش إلى زمن الولید بن عبد الملک. <br /> عمر بن علی در ایام قیام مختار همراه با مصعب بود. و به عقیده من: از زبیر بن بکار جملهای هست که دلالت میکند که او تا زمان ولید بن عبدالملک زنده بوده است.<br /> تهذیب التهذیب، ج 7، ص 427.<br /> ثالثاً: ادعای تهدید بر به دار آویختن کاملا دروغ بوده و تمام کسانی که با مشی و سلوک جناب دکتر حسینی قزوینی کمترین آشنایی را دارند کذب این ادعا را تأیید مینمایند.<br /> اما در توضیح باید به اطلاع برسانیم این جمله جناب دکتر حسینی قزوینی بعد از حدود یک ساعت و نیم گفتوگو و شنیدن صبورانه همراه با سعه صدر ایشان و در چند جمله پایانی سخنان ایشان و در پاسخ به سخنان برخی از ماموستاها که بارها گفتند: «مگر ما وهابی هستیم که شما بحث وهابیت را میان ما مطرح میکنید؟ و یا به ما چه ربطی دارد که در عربستان و میان وهابیت چه میگذرد؟» مطرح گردید. <br /> جناب دکتر قزوینی در پاسخ این افراد این گونه بیان داشتند: <br /> ما بحث وهابیت را حتی میان طلاب حوزههای علمیه شیعه و یا در مدرسه فیضیه قم نیز مطرح مینماییم و این به آن معنا نیست که آنان وهابی هستند بلکه به خاطر تحرکات زیاد وهابیت در ایران به ویژه میان طلاب شیعه و سنی این مباحث مطرح میگردد و ما وظیفه خود دانستهایم تا خطر وهابیت را گوشزد کنیم و بگوییم که الفبای فکری وهابیت مبارزه با شیعه و براندازی حکومت شیعه است.<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی در ادامه سخنان خود این گونه بیان داشتند که ما به همه آقایان شیعه و سنی اعلام میکنیم که فریب وهابیت را نخورند که عاقبت خوشی ندارد و در این موضوع، نظام جمهوری اسلامی با کسی شوخی ندارد و هرکس به دام وهابیت افتاد و به فکر براندازی نظام جمهوری و یا عملیاتهای انتحاری و انفجار و از این قبیل کارها بیافتد، نظام با شدت هر چه تمامتر با او برخورد خواهد کرد. و در این رابطه برای نظام جمهوری اسلامی، شیعه و سنی و عالم شیعه و مولوی و ماموستا فرقی نمیکند؛ همانگونه که در خوزستان شاهد بودیم برخی از شیعیان به دام وهابیت افتادند و دست به انفجار زدند و نظام هم با آنان برخورد کرد و آنها را بالای چوبه دار فرستاد و همچنین در حوزه علمیه چاجمال ایرانشهر که چند مفتی همانند مولوی عبد القدوسی و مولوی سهرابی و... فریب وهابیت را خورده و اقدام به تهیه سلاح و مواد منفجره جهت انفجار اجتماعات شیعه و سنی را نموده بودند، که این عمل آنان با برخورد قاطع نظام جمهوری اسلامی مواجه شده و به دار مجازات آویخته شدند.<br /> و آنگاه جناب دکتر حسینی قزوینی سخنانی از امام راحل(ره) را قرائت نمودند که در آن این گونه آمده است:<br /> «مگر مسلمانان نمىبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون هاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند» <br /> صحیفه امام، ج 21، ص80، پیام امام خمینى به مناسبت سالگرد کشتار زائران در مکه. <br /> و در وصیتنامه سیاسى الهى خود از وهابیت به عنوان یک فرقه ضد قرآنی یاد کرده و مینویسد:<br /> اینها این مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مىکند ... و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مىکنند.<br /> وصیت نامه سیاسى و الهى امام خمینى، 26 بهمن 1361ـ 1 جمادى الاولى 1403.<br /> و همچنین سخن مقام معظم رهبرى را قرائت نمودند که فرمودهاند:<br /> از اول، وهابیّت را براى ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهى ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه مسلمانها به وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را براى این که پایگاهى علیه اسلام درست کنند، به وجود آوردند ... . استکبار جهانی از طریق به وجود آوردن وهابیت سعی کرده است در داخل جامعه اسلامی، مرکز امنی را برای خود ایجاد کند و شما باید به طور صریح و آشکار مردم را نسبت به نقش وهابیون در ضربه زدن به وحدت اسلامی آگاه کنید. پایگاه اطلاع رسانى دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبرى، farsi . khamenei .ir<br /> اگر ما در جلسات این همه از وهابیت سخن میگوییم و خطر آنها را برای همه اعم از شیعه و سنی گوشزد میکنیم در حقیقت برگرفته از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب میباشد که گمان میکنم این دو شخصیت برای همه اهل سنت نیز محترم هستند.<br /> خوانندگان عزیز ملاحظه فرمودند که مطالب فوق به هیچ وجه تهدید علمای اهل سنت به شمار نمیرود بلکه ذکر حقایقی است که غالباً بیان آن تلخ و ناخوشایند است.<br /> رابعاً: با کمال تاسف شاهد بودیم، نشانههایی از هشدارهای جناب دکتر حسینی قزوینی در همین جلسه محقق گشت و یکی از آقایان اهل سنت در عکس العمل به سخنان جناب دکتر حسینی قزوینی این گونه گفت:<br /> «امام خمینی که معصوم نیست شاید در این مطالبی که نقل کردید ایشان اشتباه کرده باشند.»<br /> یعنی وقتی در جلسهای که در هفته وحدت و در همایش وحدت و در حضور برگز
بنا به خبرها اصل گزارش 150 صفحه میباشد چرا پانزده درصد ان را نوشته اید
جهت دریافت گزارش کامل به آدرس زیر مراجعه فرمایید:<br /> http://qazipeshewa.blogfa.com/
<br /> بیانات آقای حسینی قزوینی:<br /> ضمن تشکر از صحبتهای این دو بزرگوار، بند ه در جلسه ی گذشته در خدمت عزیزان اینجا بوده ام من حدود چهل سال در حوزه ودانشگاه درس خواندیم وتدریس داریم می کنیم ودر تمام شهرها حتی برای طلبه ها وحوزه های علمیه ی شیعه ما می رویم بحث وهابیت رامطرح می کنیم ونظر بزرگان مان حتی من در آن جلسه نظر مقام معظم رهبری بلکه فرمایشات امام را خواندم که مقام معظم رهبری می فرمایند : استثمار جهانی برای بوجود آوردن وهابیت سعی کرده اند در ظاهر جامعه ی اسلامی مرکز امنی برای خود ایجاد کنند ورهبر فرزانه بعنوان رهبر همه ی مردم نه رهبر فقط شیعه هم رهبریت رو حانیت شیعه هم رهبری روحانیت اهل سنت ،هم آقایان شیعی هم آقایان اهل سنت ، دستور می دهد این یک دستور ولایتی است این یک دستور حکومتی است ، <br /> <br /> <br /> <br /> ما بدانیم موضوع عزیزان در رابطه با سخنان مقام معظم رهبری چیه ؟ این را روشن و واضح کنیم آنوقت نظام نظر خودش را را در این رابطه روشن و قاطع می کند ،اینکه آقایان می گویند این نمایش است یا همایش من یک دفعه در طول این 30 سال اوائل جنگ اینجا بودم حدود یک سال و نیم هم اینجا هم ارومیه بودم. سردشت بودم .من بعد از سال 1361 و 62 به استان شما نیامده بودم من یک جلسه اینجا آمده بودم صحبت کردم و جلسه ی دوم را گذاشتی به همایش نمایش آقایان نگویند شما متکلم وحده هستید این جلسه را برای همین گذاشتید که آقایان بیایند صحبت کنند و من هم . تا نگویند تمام این همایشها که برگزار می شوند جنبه نمایشی دارند لذا عزیزان می توانند هرچه دل نازشان بخواهد بگویند ما شنوندهستیم موظّفیم از نظام جمهوری اسلامی دفاع کنیم و این نظام طبق اصل دوازده همانطورکه عزیزمان فرمودند بر مبنای مذهب اثنا عشری است . امروز وهابیها فتوی به کفر شیعه داده اند و فتوی به فسق شیعه داده اند عبدالرحمن برّاک مفتی عربستان قتل یک شیعه واجب می داند.<br /> <br /> هر روز هزاران نفر در عراق ،پاکستان ، افغانستان ، در شرق کشور به دست وهابیها دارند به خاک و خون کشیده می شوند آیا حق نداریم با توجه به این قضایا از یک فرقه ای که آلت دست آمریکا است بیان کنیم این عزیزمان فرمودند در شبکه سلام از اسرائیل بحث نمی شود اگر برنامه های شخصی بنده را می دیدند که سه هفته قبل در رابطه با غزّه حدّ اقل من پنج شیش دقیقه . مفصّل در رابطه با حمایت برادران عزیز سنّی غزّه صحبت کردم در برنامه ی زنده که تنها برنامه زنده برنامه بنده است صحبت کردم . اگر خواستند آن عزیزان فیلمشان به عزیزان . آن عزیزمان در فرمایششان فرمودند بهیچ وجه شک ندارم بنده هم دیده ام. با 180 درجه تغییر عبارت بنده را نقل کرده بودند و من گلایه از این عزیز دارم ، با هم بودیم پیشش خواهم رفت (اقای موسی موسوی نماینده ولی فقیه در استان کردستان ) صحبتهائی که ما در هواپیما کردیم این بود که این بوده ، این بوده شاهد هم بود.علی ایّ حال، بنده بارها گفته ام و تکرار می کنم نظام جمهوری اسلامی را نیز اگر نگذارد در آنجا حرف بزنم والله العلی الاعلی حتّی یک ثانیه در آنجا صحبت نمی کنم مراجع عظام تقلید احساس کنم راضی نیستند بنده آنجا صحبت کنم والله العلی الاعلی یک ثانیه صحبت نمی کنم این را خاطر جمع بدانید ، به جناب مولوی احمد ناروئی هم گفتم به شما هم دارم می گویم اگر چنانچه یکی از مسوولین نظام مقدّس اسلامی به من بگوید حتی تلفن بزند بگوید فلانی صحبتتان در شبکه سلام صلاح نیست والله تالله بالله به تمام اسماء هزار گانه ی الله یک ثانیه صحبت نمی کنم و نمی گذارم برنامه های قبلی ام هم پخش شوند . بنده آنجا صحبت می کنم آقایان مراجع عظام تقلید حضرت آیت الله مکارم شیرازی آیت الله العظمی صبحانی آیت الله العظمی سافی گلپایگانی آقایان مان حتی آیت الله العظمی وحید خراسانی بارها با هم صحبت کردیم گفتند صحبتهای شما آنجا معتدل است و خوب است و هم مطالب شیعه را بیان می کنید و به اهل سنّت هم اهانت نمی کنید که ادامه بدهید . سال گذشته یک قضایای اتّفاق افتاد در رابطه با مسئله ی قمه زنی ،حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به من فرمودند ، فرمود شما فعلا ارتباطتان را قطع کنید چرا بلا فاصله زنگ زدم که گفتم دیگه آقا من برنامه ندارم و راضی هم نیستم برنامه های من را پخش کنید . شما بگوئید از عاشورای سال گذشته تا آخر ماه ربیع الاول نه برنامه ای بر گذار کردم در شبکه سلام. ونه برنامه های من پخش شد و نه برنامه های گذشته ام بصورت تکرار پخش شد چرا آقایان خاطر جمع بدانند من سایر اعضا را خبر ندارم من در این مورد پاسخ گو نیستم ، پاسخ گوی خودم هستم تابع نظام مقدّس جمهور ی اسلامی هستم تابع مقررات هستم و شبکه سلام هم ارتباطی با صهیونیستها ندارد ؛یک شبکه ی مستقل است در هر کجا پخش می شود پخش نمی شود اینها می آیند هر کجا در کشورهای عربی و عربسات نمی گذارند تو انگلیس مشکل دارند در آمریکا هم یهودی ها و وهّا بی برنامه دارند ، بهائی ها برنامه دارند ،آنجا یک کشور آزاد است . به کسی کار ندارند شما هم بیائید آنجا برنامه اجرا کنید حتّی اگر شما بیائید پانصد بار به رئیس جمهور امریکا فوش هم بدهید حتّی آن شبکه رنگاو رنگ کمتر شبی است که به بوش فوش ندهد .<br /> <br /> واین جور آزادی ویژه حاکم است جاهای دیگر این فضا را ندارند اگر سؤالی هست درخدمت عزیزان هستم دستهایشان را می بوسم . مواردی دارد که در خدمتشان شنونده هستی<br /> (لطفا عزیزان این قسمی راضمیمه فرماید که بعد روی یکی از گوشیها پیاده شده ) بعدازاین که می گویداین یک دستور حکومتی است <br /> ودر خارج جلسه(سالن) آقای استاد علی خالدی :نمی توان باجناب عالی(قزوینی)بحث کرد چون 180درجه تغیرموضع میدهی...... ویکی دیگرازروحانیون حاجآقادرفضای امنیتی چطور می شود بحث کرد آقای قزوینی:اینهم ازطرفندوهابیون است آقای قزوینی بعدازچندروز به ماموستا محمد کریمی زنگ زده بودکه ازقدیم گفته اند کردها مهمان نوارند ولی این برخوردنبود که بامن کردید بهرحال چرا به سایتها دادید مجبورم درشبکه سلام ازخوددفاع کنم
<br /> <br /> <br /> متن کامل<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> ماجرای<br /> <br /> <br /> <br /> همایش علمی تخصصی علمای اهل سنت مهاباد<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> اشاره:<br /> <br /> بسم الله الرحمن الرحیم<br /> <br /> الحمد لله رب العالمین ،والصلوة والسلام علی سید نا محمد وعلی آله واصحابه واتباعه اجمعین الی یوم الدین.<br /> <br /> به دنبال بر گزاری دومین- به اصطلاح- همایش علمی تخصصی علما وروحانیون اهل سنت در مهاباد ، که قرار بود در آن، جناب آقای حجة الاسلام دکتر حسینی قزوینی در قا لب نقد ورد وهابیت وسلفیت به سخنرانی ومبارزه طلبی بپردازد بعد ها در رسانه ها اعلام کند که ایشان در جمع علما واندیشمندان اهل سنت مهاباد به نقد وبررسی اندیشه وافکار اهل سنت بویژه وهابیت پرداخته، ودرسخنرانی خود به بحث وبیان علمی مطالب برخاسته ولی کسی از اساتید وعلمای اهل سنت در مقابل استدلالات قوی ومستند ایشان جرئت وجسارت وتوان نقد را نداشته است و....<br /> <br /> اما اعلام آمادگی علما واساتید بزرگوار مهاباد برای مناظره ی علمی ، وپاسخهای آنان به اظهارات وتهدیدات آقای قزوینی کاری کرد که در طول عمر 30 ساله ی نظام جمهوری اسلامی –اگر نگوییم بی سابقه – کم سابقه بوده است وبنا به اخبار واصله از منابع موثق مختلفه مسؤولین نظام در سطح استان از این واکنش علما واساتید مهابادی به شدت به خشم آمده وگفته اند این حرکت تلاش چندین ساله ی آنهارا نا کام وخنثی کرده است!!؟<br /> علاوه براین آقای حسینی قزوینی نیز بعد از باز گشت به قم اطلاعیه ای سراسر کذب وافترا در باره ی همایش صادر نمود وآنرا در سایت رسمی خویش پخش کرد .<br /> <br /> لازم به یاد آوری است که مسؤولین برگزار کننده ی همایش (پاسداران بسیج مقاومت)تمامی نوار هارا (اعم از نوار فیلمبردار صدا وسیمای مرکز مهاباد و نوار فیلمبردار شورای شهر مهاباد وبقیه را...) ضبط ومصادره کردند . علاوه بر این حاضرین را تهدید کردند که نکند کسی این مطالب را پخش کند .<br /> علاوه براین کنترل شدیدی بر سالن همایش حاکم بود تاکسی نتواند مطالب<br /> را ضبط کند . بااین وصف تعدادی از برادران مخفیانه از طریق گوشیهای مبایل اقدام به ضبط آن نمودند که غالبا تن صدا ضعیف وبعضا نا مفهوم بود ،مع الوصف جمعی از برادران اقدام به جمع آوری آنها وپیاده کردنشان نمودند .<br /> <br /> علیهذا به منظور روشن شدن حقیقت امر برای عموم مسلمانان متن پیاده شده ی مطالب همایش ،همراه با صدا ی ضبط شده ی آن را تقدیم برادران مسلمان می نماییم<br /> واطلاعیه ی مؤسسه ی ولی عصر را ضمیمه نموده ایم تا برای همگان روشن ومعلوم شود که سایت آقای قزوینی تاچه حد دست به تحریف وتغییر مطالب زده وواقعیتهارا وارونه جلوه داده است .<br /> پیشاپیش از بابت تأخیر در پخش این مطالب از خوانندگان معذرت خواهی می شود اما طبق ضرب المثل کوردی (ماسی هه رکاتیک له ئاوی ده ر بینی ته ره).<br /> و ا لسلام علینا وعلی جمیع عباد الله الصا لحین<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> *************<br /> <br /> <br /> گزارش منتشره<br /> <br /> از همایش<br /> <br /> <br /> در سایتهای خبری وتحلیلی<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> گزارشی از «همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» در مهاباد<br /> در تاریخ شنبه، ۲۴ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۶:۳۹:۱۳ توسط Admin<br /> <br /> <br /> <br /> مهاباد- پایگاه اطلاعرسانی اصلاح <br /> <br /> اشاره: همچنانکه قبلاً اعلام نمودهایم ما در پرتو اصول اعتقادی خود تحقق تقارب هر چه بیشتر پیروان مذاهب را ضروری میدانیم و البته بنا به تعریف کثرتگرایانه خود از وحدت، همبستگی را نه در یکسانسازی مذهبی و گروهی – که نه ممکن است و نه مطلوب – بلکه در چارچوب راهبرد «یشدّ بعضهم بعضاً» قابل تحقق میدانیم و معتقدیم تنوع مذاهب و گروههای فکری به گسترش فرهنگ گفتگو و مباحثه و مآلاً به تقویت سلامت اجتماع کمک میکند.<br /> <br /> <br /> ما ذات تنوّع افکار و تعدّد مذاهب فقهی و سیاسی را خلاف اتحاد و همدلی نمیدانیم و معتقدیم آنچه سبب تفرّق است تعصب مذهبی و گروهی است و نه خود مذهب و گروه، که البته پرداختن به این مسأله بیشتر در حوزهی روانشناسی و روانشناسی اجتماعی میگنجد تا جامعهشناسی. <br /> پایگاه اطلاعرسانی اصلاح دربارهی اختلاف مذهب مابین دو مسلمان، از طرح مسائلی که موجب تعاطف فریقین است استقبال نموده و از انتشار مسائل خلافی حذر میکند، مگر در شرایط شرعی آن: وجود علم و حسن نیّت؛ و برای حلّ آن؛ و از نشر هر نوشتار یا گزارش عملی که ممکن باشد به سرد شدن عواطف برادری ما بین دو فرقهی اسلامی بینجامد و یا مایهی سوء استفادهی بدخواهان و دشمنان برای تحریک اختلاف و خصومت گردد، جدّاً اجتناب کرده و میکند. این گزارش صرفاً جهت اطلاعرسانی به خوانندگان عزیز درج میشود. <br /> <br /> ***<br /> <br /> دوّمین همایش روحانیّون اهل سنّت به وسیلهی نهاد بسیج با حضور دکتر سیدمحمّد حسینی قزوینی برگزارکننده برنامههای شبکهی SALAM روز چهارشنبه21 اسفندماه 1387 در مهاباد برگزار شد. <br /> <br /> دوّمین همایش روحانیّون اهل سنّت تحت عنوان« همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» به وسیلهی نهاد بسیج با حضور دکتر سیدمحمّد حسینی قزوینی برگزارکننده برنامههای شبکهی SALAM روز چهارشنبه21 اسفندماه 1387 از ساعت 10 بامداد لغایت 1بعداز ظهر در سالن وحدت شهرداری مهاباد برگزار شد. <br /> <br /> همایش با سرود جمهوری اسلامی آغاز شد؛ ابتدا حاجآقا سهرابی امام جمعهی مهاباد طی صحبت کوتاهی به حاضران خیرمقدم و هفتهی وحدت و میلاد پیامبر(ص) را تبریک گفت، سپس جلسه را ترک کرد. <br /> سپس آقای قزوینی به دعوت مجری در جایگاه قرار گرفت و با تلاوت آیهی «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ» و با تبریک میلاد پیامبر(ص) وحدت را لازم دانست و گفت: "هر کس وحدتشکنی کند آنرا در هر مقامی که باشد باید محکوم کرد." <br /> بعد از سخنان آقای قزوینی نوبت طرح نظرات اساتید اهل سنّت رسید ابتدا ماموستا فتاح شیخی به نمایندگی از روحانیّون کُرد سنی نحوهی برگزاری همایش را با سخنان زیر، به زیر سؤال برد: "ان الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیئّات اعمالنا من یهده الله فلا مضلّ له و من یضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلاّ الله وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله. قال الله تعالی: « یأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنْتُمْ مُّسْلِمُونَ».(آل عمران/102) <br /> <br /> قبل از هر چیز ضمن خیر مقدم به مهمانان عالی قدر عید فرخنده میلاد با سعادت حضرت ختم نبوّت حضرت محمّد مصطفی (ص) را به همه مسلمین بخصوص حضار محترم تبریک و تهنیّت عرض مینمائیم و اینجانب بهعنوان یک طلبهی شافعی مذهب در خدمت اساتید محترم نکاتی را به عرض میرسانم: <br /> <br /> 1. همایش باید از طرف نهادی یا ارگانی یا هیأتی با مجوز رسمی از ارگانهای مربوطه با تعیین وقت قبلی، زمان مشخص، موضوع معین و دایر نمودن دبیرخانه جهت دریافت مقالات در تاریخ معین برگزار گردد که این همایش فاقد این شرایط است، لذا از این نظر معمولاً این یک «نمایش» است تا «همایش». <br /> <br /> 2. عنوان همایش «همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت» اعلام گردیده که شامل علمای اهل سنّت تمام جهان میشود که میبایست از طریق رسانهها و مطبوعات و با حضور علمای طراز اول جهان اسلام بر گزار میشد.<br /> <br /> 3. همایش به اسم علمای اهل سنّت نام گذاری شده که میبایست برگزارکنندگان همایش از علمای اهل سنّت باشند که فکر میکنم اصلاً علمای اهل سنّت اطّلاعی نداشتهاند؛ ما اهل سنّت نیاز به قیّم نداریم.<br /> <br /> 4. اگر همایش مربوط به علمای اهل سنّت است چرا برگزارکنندگان آن برادران تشیّع هستند که این یک توهین است.<br /> <br /> 5. اگر همایش علمی- تخصصی است میبایست به جای یک ارگان نظامی، از طریق حوزه دانشگاه یا ارشاد اسلامی برگزار میشد که این هم جای سؤال است.<br /> <br /> 6. برگزارکنندگان همایش به نمایندگی از چه مذهبی و از چه نهادی در همایش شرکت دارند و هدف برگزارکنندگان چیست؟<br /> <br /> 7. اگر هدف از همایش دلسوزی برای اهل سنّت است که گویا بعضی به مذهب اهل سنّت توهین میکنند به اسمهای گوناگون خطر اینها از توهین کسانی که به همسر پیامبر امّالمؤمنین حضرت عائشه(رض) و خلفای راشدین آیا بیشتر نیست؟ و ما اهل سنّت قادر به دفاع از خود هستیم.<br /> <br /> 8. اگر هدف از همایش نقد و بررسی اهل سنّت بهخصوص امام شافعی(رض) است، میبایست از طرف اهل سنّت برگزار میشد.<br /> <br /> 9. اگر همایش بررسی اختلاف بین اهل سنّت و تشیع است، در هفته وحدت که انتظار تحقق وحدت بیشتر داریم و نیاز مبرم ما مسلمانان است این مخالف توصیههای امام راحل و مقام معظم رهبری و علمای طراز اوّل اهل سنّت و اهل تشیّع است و به نفع دشمنان اسلام و مسلمین است.<br /> <br /> 10. اگر هدف از این همایش اظهار علم و مناظرهی علمی است اینجانبان به شرایط زیر آمادگی خود را با حضور هیأت داوران از عوامل جرجانی تا سبزواری اعم از صرف و نحو، منطق، بلاغت، فلسفه و کلام، علوم اصول الفقه، علوم الحدیث و علوم القرآن، اعلام میداریم:<br /> <br /> الف) پخش مستقیم از تلویزیون <br /> <br /> ب)حضور داوران مستقل <br /> <br /> 11. اگر هدف از برگزاری این همایش توجیه اهانتهای است که از طریق شبکه سلام به اهل سنّت میشود، همچنانکه در استان کردستان فرمودند اینگونه شبکهها در خدمت انگلیس و دشمنان اسلام هستند، باید نسبت به این همه توهین که به اهل سنّت میکنند جنابعالی رسماً معذرت خواهی کنید.<br /> <br /> 12. اگر هدف از این جلسه، فقط سخنرانی جنابعالی باشد همین اندازه که از«شبکه سلام» میشنویم کافی است. <br /> <br /> <br /> آقای قزوینی بعد از سخنان استاد شیخی افزود: "والله روح من خبر نداشت، ارومیه بودم که به من زنگ زدند و گفتند شما در مهاباد برنامه دارید." وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش در پایان همایش گفت: "من موظفم که خطر وهّابیت را گوشزد کنم...، من از طرف بسیج دعوت شدهام و آنها جواب بدهند امّا اینکه میگوئید این یک همایش نیست یک نمایش است شما اینطور فکر کنید! من هم به اصرار و در خواست عدّهای از روحانیّون که هم در جلسهی قبل هم بعداً درخواستهای کتبی به بسیج داده بودند که ما میخواهیم این همایش ادامه داشته باشد، آمدهام." <br /> <br /> در ادامهی همایش ماموستا ابوبکر محمّدکریمی، یکی دیگر از علمای طراز اول مهاباد، بحث خود را با خوشآمدگوئی به آقای آیتالله دکتر قزوینی و هیأت همراه آغاز نموده، ضمن تبریک هفتهی وحدت، گفت: "بزرگان ما و اهل تشیّع همواره برای وحدت تلاش کردهاند و وحدت را لازم میدانند؛ همچنانکه امام جعفر صادق(ع) که یکی از آنهاست. نگاه کنید که ایشان در وسائل الشّیعه در کتاب الصلاة باب الجماعة میگوید: "من صلّی خلف سنّی فکأنّما صلّی خلف رسول الله (ص) ترجمه: کسی که پشت سر یک سنّی نماز بخواند گو اینکه پشت سر رسول خدا نماز خوانده است. پس وحدت خوب است امّا بهشرطی که فقط شعار نباشد و من از حاج آقا گلایه بکنم؛ ایشان در برنامههای شبکهی سلام حضور توهینآمیزی دارند، شبکهای که در آن، خیلی به اهل سنّت بیاحترامی و توهین میشود. من از ایشان میخواهم که با اینکه کتابهایشان از اول گرفته تا آخر پر از ناسزا و توهین به اهل سنّت است امّا ایشان فقط یک مورد از اهانت در کتابهای ما نسبت به ائمهی خودشان بگویند." <br /> <br /> <br /> آقای قزوینی ضمن اشاره به چند عالم همانند ابن خلدون، شوکانی، ابن حزم که اینها به بزرگان ما اهانت کردهاند از طرف استاد محمّد ملّازاده از ایشان خواسته شد که نوع و معنی اهانتها را بیان کند که ایشان ضمن خواندن چند سطر عربی که چکیدهی آن این بود که به امام جعفر صادق «بدعتگذار» گفته شده است؛ وی سپس اضافه کرد: " گویا بزرگان اهل سنّت گفتهاند ما احادیث روایت شده از امام جعفر صادق را قبول داریم اما در میان احادیث روایت شده از فرزندانش احادیث منکر زیاد دیده میشود." از طرف اساتید سنی جواب داده شد که این مسأله مربوط به علم الحدیث است و اهانتی در آن وجود ندارد. حاج آقا سکوت کرد و جواب نداد، سپس اشاره کرد: " ابن خلدون گفته که امام حسین(ع) با 72 تن از یارانش به مبارزه با لشکر بزرگ یزید به میدان مبارزه نباید میرفت." <br /> <br /> امّا از طرف عدّهای از ماموستایان بدین مسأله نیز پاسخ داده شد که طرح این مسأله به وسیلهی ابنخلدون [بنیانگذار جامعهشناسی اسلامی]، بیاحترامی و اهانت نیست، بلکه یک تحلیل تاریخی است. <br /> <br /> <br /> یک روحانی شیعه از انتهای سالن، با صدای بلند خطاب به آقای قزوینی گفت: "چون بحث همایش به شبکه سلام کشیده شد و از موضوع اصلی خارج شدیم من یک سؤال فقهی دارم و آن اینکه اهل سنّت که چهار مذهب مدون دارند و حالا که آنها نماندهاند مسائل جدید که پیش میآید باید چه کرد؟ در حالی که باب اجتهاد بسته شده است؟" <br /> <br /> -در این هنگام یکی از علمای حاضر با اظهار اینکه: "این سؤال مربوط به آقای قزوینی نمیباشد، بلکه مربوط به ما روحانیّون اهل سنّت میباشد"، گفت: "بسته بودن باب اجتهاد یک اتهام بیاساس و غیرقابل اثبات است. البته بزرگان ما در صدور فتوی خیلی سختگیری کردهاند، تا هر کسی بر اساس میل خود فتوی ندهد و الاّ باب اجتهاد بر کسانی که شرایط لازم را دارند مفتوح و باز بوده و خواهد بود." <br /> <br /> سپس آقای قزوینی نیز از ماموستاها سؤال میکرد که شما الان از چه کسی تقلید میکنید؟ <br /> <br /> ماموستا ملامحمّد ثباتی پاسخ داد: "ما از فتواهای امام شافعی و علمای شافعیه پیروی میکنیم، البته کتابهای ما بسیار غنی میباشند و هیچ کس و هیچ مسئلهای بیپاسخ نیست و اگر احیاناً مسألهای جدید پیش بیاید، عالمان ما از قیاس استفاده میکنند." <br /> در همین میان یکی از استادان گفت: "ما در مهاباد وهّابی نیستیم، ما شافعی هستیم و پیرو مذهب امام شافعی(رح) هستیم." <br /> <br /> <br /> ماموستا شفیع برهانی استاد نامی علوم اسلامی در منطقه، سخنان خود را اینچنین آغاز کردند: "ضمن خوشآمدگوئی به حاج آقا قزوینی و هیأت همراه و تبریک هفته وحدت و میلاد با سعادت نبی اکرم(ص) من با یک بیت شعر «دین اسلام را دو چیز بر باد داد/ در سنّیها تشیّخ در شیعیان اجتهاد» سخنم را شروع میکنم تا خستگی از تن شما بیرون برود. <br /> <br /> وی اشاره کرد: "ما باید اختلافات قبلی را نادیده بگیریم، تا وحدت عملی شود و بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم." <br /> <br /> سپس افزود: "به نظر من باید دو چیز را از هم جدا کرد تا بتوانیم بهتر مشکلات را بررسی کنیم 1- مذهب و برداشتهای مذهبی 2- سلطه و حکومت." <br /> <br /> سپس خطاب به آقای قزوینی اضافه کرد: " حاج آقا لازم نیست که مشکلات ما را با لبنان و عربستان سعودی قاطی کنید. شما چرا بر کلمه وهّابی پافشاری میکنید، ممکن است اصلاً چنین کلمهای را آنها بر خود نگذارند مثلاً بگویند «سلفی». <br /> برهانی اظهار عقیده کرد که: "هم اینکه مبارزه علیه تفکر یک چیز که یک انسانی به آن معتقد است گرچه شما آنرا نپسندی حق خودش است و کار خوبی نیست و به هیچ وجه نمیتوانی فتوی قتل او را بدهی همچنانکه شاید کسی شیعه باشد ولی تفکرات شما را نپذیرد." <br /> <br /> آقای قزوینی ضمن تشکر از ماموستا برهانی، دربارهی این سخن استاد برهانی که ما نباید توهینهای برخی از بزرگان گذشته را دوباره زنده کنیم، گفت: "باید این جمله آقای برهانی با آب طلا نوشته شود." اما نسبت به قسمتهای دیگری از بیانات وی گفت: " نمیشود نسبت به دنیای بیرون بی تفاوت بود، قرآن ما را یک تن واحد میداند و باید با جهان اسلام هم درد بود. هم اینکه میگوئید اسلام و سیاست از هم جدا هستند." ماموستا برهانی بلافاصله جواب داد: "من نگفتهام نباید سیاست و دیانت از هم جدا باشد؛ بلکه من گفتهام مذهب و حکومت." <br /> <br /> آقای قزوینی گفت: "بههر حال آیت الله مدرس گفته دیانت ما عین سیاست ماست، بعد خطاب به اساتید گفت: مگر شما فقه شافعی را عین اسلام نمیدانید؟ <br /> <br /> ماموستا برهانی در پاسخ گفت: "نه اصلاً." <br /> <br /> آقای قزوینی گفت: "ولی ما باورمان این است که فقه جعفری عین اسلام است." <br /> <br /> یکی دیگر از ماموستاها در واکنش به اظهارات آقای قزوینی گفت: "ما دین را معصوم میدانیم ولی مذهب را نه؛ چون دین از جانب خداوند آمده است ولی مذهب برداشت ما از دین است و این نمیتواند معصوم باشد." <br /> <br /> <br /> سپس یکی از حضّار غیر روحانی گفت: "حاج آقا من هم سؤالی دارم؛ در قیام بزرگ امام حسین 72 تن از یاران امام حسین (ع) شهید شدند، چرا شما فقط چند نفر از ایشان را نام میبرید چرا نامهای ابوبکر، عمر و عثمان دیگر پسران امام علی (ع) را نمیگوئید؟ اگر چنین کاری را انجام دهید فکر کنم وحدت عملی خواهد شد." <br /> <br /> آقای قزوینی به این سؤال و خیلی از سؤالهای مکتوب دیگر یا اصلاً پاسخ نداد یا طفره رفت و یا متوسل به خشونت و تهدید میشد؛ مثلاً چنین سخنانی را بر زبان میآورد: "ما با کسی شوخی نداریم ما چندین تن از وهّابیها را در زاهدان به دار آویختیم. آنها وهّابی بودند، وهّابیها الفبای فکریشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی است بنابراین ما با کسی تعارف نداریم من این دفعه فقط برای تذکر آمدهام و... خیلی دیگر از این تهدیدها." <br /> <br /> در واکنش به اظهارات و تهدیدهای آقای قزوینی یکی از ماموستاها بهشدّت ایشان را مورد خطاب قرار داد و گفت: " این شیوهی صحبت آقای قزوینی، با روح اسلام و موضعهای مقامات بزرگ کشوری در تناقض است و این اظهارات تنها با شیوه گفتار انسانهای مرتجع تناسب دارد. انتظار میرود ایشان مثل یک آخوند حوزوی صحبت کنند، اینجا پادگان نیست. ما جمعی روحانی هستیم و میخواهیم دوستانه بحث کنیم." <br /> <br /> سخنران بعدی شیخ جمیل بود، وی اینچنین اظهار عقیده کرد: "ما مجتهد نداریم، مجتهد مطلق و مجتهد فیالفتوی نداریم." و سپس شعری هم در مدح پیامبر(ص) خواند. <br /> <br /> سپس آقای قزوینی گفت: "من شنیدهام که در شهر شما کسانی پیدا شدهاند که سیدی پخش میکنند و میگویند مولودی نباید باشد، توسل درست نیست، شفاعت درست نیست...." <br /> <br /> یکی از علما در پاسخ گفت:"این مسائل فقهی است؛ اینکه مولودی درست است یا نه، همچنین توسل و مسئله شفاعت، اگر میخواهی ما میتوانیم با هم از نزدیک بنشینیم و از نظر قرآن و سنّت بررسی کنیم که این مسائل چطور است." <br /> <br /> سپس آقای قزوینی از ارتباط و رابطه دوستانهی خود با مفتی بزرگ وهّابیها در عربستان سخن گفت و افزود: "احترامی که ایشان برای من گذاشتند، طلبههای خودم هم چنین احترامی به من نگذاشتهاند." در ادامه به رابطه دوستانه و خانوادگی خود با مولویهای زاهدان و با ماموستائی در کرمانشاه سخن گفت و همایش با این سخنان پایان یافت. <br /> <br /> لازم به ذکر است که در این جلسه علاوه بر اینکه چندین روحانی شیعه حضور به هم رسانده بودند، رئیس مرکز بزرگ اسلامی مهاباد، امام جمعهی بوکان، ملا ابوبکر حمامیان کارمند شورای روحانیت بوکان و نیز چند نفر روحانی شیعه از شهرهای نقده و ارومیه نیز حضور داشتند. <br /> علاوه بر حضور هشتاد نفر از روحانیّون مهاباد، رئیس شورای اسلامی شهر و چند تن از اعضای آن و تنی چند از رؤسای ادارات شهرستان مهاباد و نیز فرماندهی بسیج شهرستان حضور داشتند. پذیرایی و هماهنگی و مجری این همایش نمایشی به عهدهی نیروهای بسیج مهاباد بود. <br /> <br /> در پایان مراسم طومار اعتراضی علمای دینی اهل سنّت مهاباد در میان حضار توزیع شد که تصویر آن در قسمت تصاویر قابل مشاهده است. <br /> <br /> <br /> در حاشیه:<br /> <br /> • مجری«همایش علمی- تخصصی علمای اهل سنّت»، یک روحانی بسیجی شیعه بود.<br /> • آقای قزوینی در پاسخ علمایی که خواستار اعلام اسامی دعوت کنندگان بودند، حاضر به نام بردن از یک نفر هم نشد و از آقایان بسیجی خواست، اگر ممکن است اسامی را بگویند.<br /> • در پاسخ به لحن تهدیدآمیز آقای قزوینی، یکی از علما با لحن شدید به وی تذکر داد که برای به کرسی نشاندن دیدگاههای شخصی، از بنیانگذار نظام و رهبر انقلاب اسلامی هزینه نکند.<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> واکنش مؤسسه ی اطلاع رسانی ولی عصر،<br /> <br /> (سایت رسمی آقای حسینی قزوینی(<br /> <br /> <br /> به گزارش منتشره در سایتهای خبری<br /> ازهمایش<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> اطلاعیه معاونت اطلاع رسانی مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر پیرامون همایش اهل سنت مهاباد <br /> <br /> طی روزهای گذشته در برخی از سایتهای اینترنتی اهل سنت و بعضاً وابسته به وهابیت، گزارشی از همایش علمای اهل سنت مهاباد منتشر گردید و در آن سعی شده تا با سیاهنمایی، حقایق را دگرگون جلوه داده و با این گزارش جوّ و فضای موجود در منطقه مهاباد و بعضی از شهرهای غربی کشور را بر علیه عزیزان اهل سنت و شیعه متشنج سازند، از این رو بر آن شدیم تا در راستای تعهد اطلاع رسانی خود، نکاتی را به اطلاع عموم برسانیم:<br /> 1ـ از چندین ماه قبل دعوتهای متعددی از سوی عدهای از مسئولان محترم استان آذربایجان غربی صورت گرفت و پس از پیگیریهای به عمل آمده از سوی مسئولین آن منطقه 2 ماه قبل جناب آقای دکتر حسینی قزوینی که انجام رسالت دینی، تبلیغی، و اجتماعی را خصوصاً در دیدار چهره به چهره با مردم و علمای شیعه و سنی در اولویت برنامههای خود میدانند، در شرایط نامساعد جسمانی این دعوت را اجابت نموده و با مسافرتی به منطقه «مهاباد» در اولین جلسه مشترک با حضور علمای اهل سنت منطقه شرکت جسته و به ایراد سخنرانی پرداختند. در آن نشست که در فضایی بسیار دوستانه و صمیمی و با استقبال گرم حاضران برگزار گردید بیش از یکصد نفر از علمای اهل سنت مهاباد و حومه حضور داشتند.<br /> از جمله موضوعاتی که در آن جلسه در سخنرانی جناب استاد دکتر حسینی قزوینی طرح گردید: عقائد، شاخصهها و مبانی فکری فرقه وهابیت و سعی و تلاش آنها در ایجاد تفرقه میان صفوف امت اسلامی بود.<br /> بر اساس نظر سنجیهایی که توسط برگزار کنندگان آن جلسه صورت گرفت و نتیجه آماری آن نیز موجود و در صورت نیاز و ضرورت قابل ارائه است،80 درصد از علمای اهل سنت سخنرانی جناب آقای دکتر قزوینی را خوب و مفید و20 در صد دیگر متوسط ارزیابی نمودند.<br /> 2ـ بعد از اتمام جلسه قبل و مشاهده تأثیرات مثبت آن، بیش از60 نفر از علمای اهل سنت مهاباد جهت طرح پرسش و پاسخ درخواست تکرار این جلسه را نمودند. البته بعضی نیز به صورت حضوری و به طور مستقیم از جناب دکتر حسینی قزوینی چنین درخواستی را تکرار نمودند. <br /> 3 ـ با توجه به نکات فوق و در اجابت از دعوت مزبور، بار دیگر روز چهارشنبه 21 اسفندماه 1387 جناب آقای دکتر حسینی قزوینی در جلسهای که در سالن اجتماعات شهرداری مهاباد و با حضور بیش از صد تن از علمای اهل سنت شهرستان برگزار گردیده بود شرکت نمودند.<br /> 4 ـ در جلسه یاد شده پس از آغاز برنامه و خوش آمد گویی توسط ماموستا سهرابی «امام جمعه محترم اهل سنت مهاباد»، جناب آقای دکتر قزوینی طی سخنانی کوتاه، هفته وحدت را که همزمان با میلاد فرخنده رسول اعظم صلی الله علیه وآله و فرزند بزرگوارش حضرت امام صادق علیه السلام برگزار میگردید، تبریک گفته و در سخنان خود در رابطه با وحدت از منظر قرآن و سنت مطالبی را ایراد نموده و بر این مطلب تأکید نمودند که با توجه به تلاش استکبار جهانی و دشمنان قسم خورده اسلام در مبارزه با وحدت جهان اسلام، اساسیترین نیاز جهان اسلام حفظ وحدت میان شیعه و سنی است؛ و هر کس، در هر مقامی بخواهد برخلاف این مسیر حرکت و در میان صفوف جامعه و امت اسلامی تفرقه ایجاد نماید، در خدمت اهداف دشمنان اسلام و استکبار جهانی قرار گرفته و اقدام وی به شدت محکوم است.<br /> 5 ـ بعد از بیانات کوتاه و مقدماتی جناب دکتر و اشاره به این مطلب که بر اساس درخواست قبلی برادران بنا شد در این جلسه زمان بیشتری به طرح پرسش و پاسخ اختصاص داده شود؛ در این هنگام ماموستا فتاح شیخی (یکی از علمای اهل سنت مهاباد) بدون رعایت هر گونه احترامی برای علمای بزرگتر حاضر در مجلس و کسب اجازه از هر کس دیگر و با عجله و با لحنی تند و خشم آلود نامه سرگشادهای را که از قبل آماده شده بود قرائت نمود.<br /> در اینجا لازم میدانیم قسمتهایی از نامه سر گشاده وی را بیان نموده و آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.<br /> البته لازم به ذکر است در همان جلسه پاسخهایی از جانب استاد دکتر حسینی قزوینی مطرح گردید اما به علت ضیق وقت و نبود فرصت کافی برای پاسخ تفصیلی در این فرصت مطالب تکمیلی را عنوان مینماییم:<br /> وی در بخشهایی از نامه تند و سرگشاده خود اینگونه اظهار داشت: <br /> الف: چرا این همایش توسط یک مرکز نظامی تشکیل شده است!!!<br /> در پاسخ به این قسمت از اظهارات نامبرده (ماموستا فتاح شیخی)، جناب سرهنگ عابدی فرمانده محترم سپاه و بسیج مهاباد و حجة الاسلام کریمی نماینده محترم رهبری در سپاه و بسیج اینگونه پاسخ دادند:<br /> اولاً: وظیفه سپاه پاسداران و نیروی مقاومت بسیج حراست از آرمانهای مقدس نظام جمهوری اسلامی است و با توجه به تبلیغ شدید وهابیت در منطقه، ما وظیفه خود دانستیم تا همایشی را در همین راستا برگزار نماییم.<br /> ثانیاً: این همایش به دنبال استقبال گرم و با شکوهی که از همایش قبل و سخنرانی قبلی جناب آقای دکتر حسینی قزوینی صورت گرفت و در فرمهای نظر سنجی منعکس گردید به عمل آمد، که درخواست کتبی و دعوت حضوری تعداد زیادی از این عزیزان ما را بر این اقدام مصرّ نمود.<br /> ب: این جلسه درحقیقت همایش نیست بلکه نمایش است. برخی دیگر از علمای اهل سنت نیز در سخنان خود گفتند: این جلسات عمدتا سخنرانی به عهده علمای شیعه است و به ما اهل سنت فرصت سخن گفتن داده نمی شود و به نمایش بیشتر شبیه است تا به همایش!!!<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی در پاسخ به این قسمت از اظهارات وی اظهار داشتند:<br /> ما بنا به دعوت علمای اهل سنت در این جلسه شرکت نموده تا شما علمای اهل سنت سخنان و سؤالات خود را مطرح کنید تا به تعبیر شما این همایش از حالت نمایش خارج گردیده و به همایش مبدل گردد!<br /> از همین رو لازم به ذکر است که در این جلسه90 درصد از وقت جلسه در اختیار علمای اهل سنت قرار گرفت و به هیچ وجه از سوی جناب دکتر حسینی قزوینی و مجریان و برگزار کنندگان برنامه اعتراضی صورت نگرفت.<br /> ج: چرا این جلسات توسط برادران اهل تشیع و بدون اطلاع اهل سنت برگزار میشود و این یک توهین است و ما اهل سنت نیاز به قیّم نداریم!!!<br /> گویا آقایان علمای اهل سنت فراموش کردهاند که حکومت جمهوری اسلامی حکومتی شیعی بوده و همواره تصمیم گیری و برگزاری این گونه جلسات به عهده مسئولین و دست اندرکاران نظام بوده و میباشد. امری که در طول سی سال گذشته و در جلسات مشابه آن به همین منوال برگزار میگردیده است. به عنوان مثال میتوان به همایش سالانه بین المللی وحدت اسلامی اشاره نمود که نه تنها از سوی هیچ یک از شرکت کنندگان مورد اعتراض قرار نگرفته، بلکه همواره از سوی شرکت کنندگان، مورد تقدیر و تشکر بوده است.<br /> د: اگر هدف از نمایش، مناظره علمی است ما به شرط حضور داوران مستقل و پخش مستقیم از تلویزیون حاضر به مناظره هستیم.<br /> اولاً: برگزاری مناظرات در ملاء عام و در برنامههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی غیر ممکن میباشد، زیرا این اقدام در راستای مصالح کلی نظام و تصمیمات مدیریت این سازمان که پرهیز از پخش برنامههای حساسیتزا است نبوده و از این جهت تحقق این شرط امکان پذیر نمیباشد. <br /> ثانیاً: جناب آقای دکتر حسینی قزوینی بارها نسبت به این گونه دعوتها پاسخ مثبت داده و با شرکت در بعضی از شبکههای ماهوارهای جهانی از قبیل شبکه وهابی «المستقله» و یا شبکه شیعی «سلام تی.وی.» اقدام به مناظرات متعدد نموده است. و مهمتر از این با مفتی اعظم عربستان سعودی «عبدالعزیز آل الشیخ» در شهر طائف به گفتگو و مناظره پرداخته که متن کامل این مناظره و دیگر مناظرات ایشان به شکلهای مختلف در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) موجود و قابل دسترس عموم میباشد.<br /> ثالثاً: جناب دکتر حسینی قزوینی نه تنها خود از اینگونه دعوتها استقبال نمودهاند، بلکه همواره از پیشنهاد دهندگان و پیشگامان دعوت برای برگزاری اینگونه مناظرات بودهاند.<br /> اگر چه در بسیاری از موارد تاکنون جواب مثبتی از طرف مقابل داده نشده و در مقابل دعوت ایشان به مناظره، با طرح مباهله، فرار نمودهاند (اشاره به سخنان مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در پاسخ به درخواست مناظره از سوی جناب دکتر حسینی قزوینی). و در موردی هم که این دعوت از سوی یکی از اساتید حوزههای علمیه (جناب مولوی عبد المجمید مراد زهی) مورد اجابت قرار گرفت و این مناظره برگزار گردید، بعد از مناظره ایشان از سوی بسیاری از اهل سنت منطقه خود مورد کم مهری و اعتراض شدید قرار گرفت.<br /> رابعاً: در همین همایش و در خلال گفتارها به محض این که جناب ماموستا «ابوبکر کریمی» از جناب دکتر حسینی قزوینی دعوت به مناظره و گفتوگوی علمی نمود، بلافاصله از سوی جناب دکتر حسینی قزوینی مورد قبول واقع گردید.<br /> اصرار جناب دکتر قزوینی در اجابت این دعوت به حدی بود که ایشان سایر علمای اهل سنت را شاهد بر این دعوت گرفته و حتی حاضر به داوری بیطرفانه یکی از ماموستاهای اهل سنت در این مناظره گردیده و اضافه فرمودند: من این دعوت شما را که به صورت علنی و در جمع حاضر صورت پذیرفت، قبول نموده و از همینجا آمادگی خود را برای حضور در این مناظره اعلام کرده و مایلم تا در سفری دیگر به عنوان میهمان به منزل شما وارد شده و در هر مکانی که مایل باشید جلسه مناظره برگزار گردد؛ و تنها شرط لازم در برگزاری این مناظره را دو نکته اساسی تعیین مینمایم:<br /> الف: مناظره در کمال آرامش و متانت و بدون کوچکترین اهانت به شخصیتها و مقدسات طرفین برگزار گردد.<br /> ب: نسبت به نظام جمهوری اسلامی اهانتی صورت نگرفته و دایره مباحث کاملاً علمی و به دور از طرح مسائل سیاسی باشد. <br /> شایان ذکر است: جناب دکتر حسینی قزوینی پس از مراجعت به قم نیز طی تماس تلفنی که با جناب ماموستا کریمی داشتند، بار دیگر آمادگی خود را برای حضور در گفتگوی علمی مورد توافق اعلام نمودند. <br /> هـ : و در پایان اشاره کردند که شبکه سلام در خدمت انگلیس و دشمنان اسلام هستند.<br /> جناب آقای دکتر قزوینی به این اتهام اینگونه پاسخ دادند: <br /> آقایانی که این چنین بی پروا نسبت ناروا میدهند آیا فردای قیامت قادر به پاسخ خواهند بود؟ و این جانب طبق تکلیف شرعی خود در طول سی ماه که در شبکه سلام حضور داشته و برنامه زنده برگزار نمودهام همواره بر این سعی و تلاش بودهام تا نسبت به اهل سنت و مقدسات آنان با نهایت احترام برخورد نموده و همواره این نکته را در برنامههای خود تکرار کنم که هرگونه اهانت به مقدسات اهل سنت گناهی نابخشودنی است. و اگر آقایان بتوانند در کلمات این جانب کوچکترین اهانتی نسبت به اهل سنت بیابند و آن را ثابت کنند بنده حاضر به قبول آن بوده و این شهامت و شجاعت را داشته که همین جا و یا در شبکه سلام رسماً عذرخواهی نمایم.<br /> و نیز چنانچه در گذشته و یا حال هر یک از مراجع عظام تقلید و یا یکی از مسئولین بلند پایه و محترم نظام جمهوری اسلامی به بنده اشارهای داشته باشند تا این جانب در شبکه مورد نظر برنامه نداشته باشم؛ همان لحظه و برای همیشه ارتباط خود را با شبکه سلام قطع خواهم نمود.<br /> <br /> نقدی به خبر پایگاه اطلاع رسانی کُرد نیوز<br /> در ادامه لازم میدانیم نسبت به مطالب برخی از سایتهای اهل سنت و بعضاً وهابیت، که گزارش همایش برگزار شده مهاباد را با تحریف نقل نمودهاند مطالبی را اشاره کنیم:<br /> اگر چه در این جلسه که برای طرح پرسش و پاسخ برگزار گردیده بود اما به علتی که اشاره میشود کمتر به این موضوع پرداخته شد و زمان بیشتری از این جلسه به طرح اعتراضات و گفتوگوهای بی هدف و غیر منضبط و جار و جنجال بعضی افراد تلف گردید، اما با این وجود بعضی افراد نیز سؤالاتی را طرح نمودند که به برخی از آنها و پاسخهای جناب دکتر اشاره میشود:<br /> الف: ماموستا ابوبکر محمّد کریمی اظهار داشتند که در کتابهای اهل سنت سراسر مدح و تمجید از امامان شیعه است و به هیچ وجه و در هیچ کتابی حتی یک مورد اهانت و یا بی ادبی نسبت به امامان شیعه دیده نمیشود؛ و از علمای شیعه خواستند اگر حتی یک مورد هم به عنوان نمونه یافتند آن را ذکر نمایند. <br /> جناب دکتر حسینی قزوینی در پاسخ به ایشان موارد متعددی از اهانتهای ابن خلدون و بعضی دیگر را ذکر نموده و اظهار داشند: البته در برابر این چند نفر، 95 درصد اهل سنت از امامان شیعه تجلیل کرده و به زیبایی سخن گفتهاند.<br /> ب: در سایت اطلاع رسانی کُرد نیوز آمده است: از طرف اساتید سنی جواب داده شد که این مسأله مربوط به علم الحدیث است و اهانتی در آن وجود ندارد. دکتر حسینی قزوینی سکوت کرد و جوابی برای گفتن نداشتهاند.<br /> نه تنها این ادعا، دروغ محض بوده و هیچ اساسی ندارد، بلکه جناب دکتر حسینی قزوینی پاسخ دادند: «عبارت ابن خلدون این است که ائمه شیعه بدعت گذار بودند، شما چه اهانتی از این بالاتر سراغ دارید و اگر کسی همین عبارت را به امام شافعی و دیگر بزرگان شما نسبت دهد آیا به همین راحتی از کنار آن گذشته و آن را اهانت به آنان تلقی نمیکنید؟<br /> ج: در سایت مزبور، در رابطه با سؤال یکی از روحانیون شیعه حاضر در جلسه که این گونه اظهار داشت: اهل سنّت که دارای چهار مذهب مدوّن میباشند در مسائل جدید و مستحدثه چگونه و به چه شکلی پاسخ میگویند و حال آن که معتقد به بسته بودن باب اجتهاد شدهاند؟ این گونه آمده:<br /> سپس آقای قزوینی نیز از ماموستاها سؤال میکرد که شما الان از چه کسی تقلید میکنید؟ ... در همین میان یکی از استادان گفت: ما در مهاباد وهّابی نیستیم، ما شافعی هستیم و پیرو مذهب امام شافعی هستیم. <br /> مطلب ادعا شده فوق نیز خلاف واقع میباشد زیرا: با بیان این مطلب میان علمای حاضر اهل سنت اختلاف شدیدی افتاد، برخی قائل به مفتوح بودن باب اجتهاد در مذهب شافعی و برخی دیگر قائل به مسدود بودن آن گردیدند و برخی دیگر میگفتند: ما هم اکنون نیز مقلد امام شافعی هستیم و هر کس خلاف آن را بگوید قبول نداشته و برخی میگفتند: علمای ما مسائل را استنباط میکنند.<br /> جناب ماموستا ملا محمّد ثباتی گفتند: ما از فتواهای امام شافعی و علمای شافعی پیروی میکنیم، البته کتابهای ما بسیار غنی میباشند و هیچ کس و هیچ مسئلهای بی پاسخ نیست و اگر احیاناً مسألهای جدید پیش بیاید، عالمان ما از قیاس استفاده میکنند.<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی سؤال نمودند: آنچه گفتید مربوط به وظیفه علمای شما بود اما نسبت به عوام، آنها به هنگام مواجه شدن با مشکل در مسائل دینی باید چگونه پاسخ خود را بیابند؟<br /> ایشان (ماموستا ملا محمد ثباتی) پاسخ داد: عوام ما از علمای بزرگ ما تقلید میکنند.<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی از وی سؤال نمودند: اگر امکان دارد نام یکی از علمای بزرگ خود که اکنون نیز عوام از او تقلید میکنند را بیان نمایید. یعنی: همانگونه که مثلا عوام شیعه در سراسر جهان از مقام معظم رهبری، و یا حضرات آیات عظام: وحید خراسانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و دیگران تقلید میکنند، عوام شما از چه کسی تقلید میکنند؟<br /> وی پاسخ داد: مراجع تقلید ما همان مفتیانی هستند که شما در این جلسه، نام چند تن از آنان را بر زبان آورده و از آنها نام بردهاید که در عربستان سعودی هستند. مانند: مفتی بن جبرین و مفتی بن باز و شیخ برّاک و مفتی بن باز و دیگران که در عربستان سعودی هستند.<br /> نکتهای که تذکر آن ضروری به نظر میرسد این است که از جمله مسائلی که از سوی علمای اهل سنت در آغاز و پایان و در نامه سرگشاده ماموستا فتاح شیخی بر آن تأکید میشد و بر اساس آن سخنان جناب دکتر حسینی قزوینی را بی مورد و غیر متناسب با آن منطقه میدانستند این مطلب بود که اگر شما مطالبی در رابطه با علمای وهابیت و مفتیان و خطرات آنها دارید بروید و به خود آنها بگویید و به اطلاع میرسانیم که در این منطقه از وهابیت و علمای آنها خبری نیست و این مطالب باید در میان خود آنها طرح گردد؛ اما با این سخن ماموستا ملا محمد ثباتی مشخص گردید که نه تنها علمای وهابی که نام آنها برده شده در آن مناطق رسوخ و نفوذ کردهاند بلکه طبق اعتراف وی بسیاری از عوام از آنها تقلید نیز مینمایند؛ اما با این وجود تلاش دارند تا با نادیده گرفتن این مسئله طرح فتنه وهابیت در منطقه را بی مورد و با آن مخالفت میورزند. <br /> د: در سایت مذکور در رابطه با سؤال دیگری که از سوی حاضران به این شکل مطرح گردید که چرا از ابوبکر، عمر و عثمان و فرزندان امام علی (ع) که در کربلا شهید شدند سخن نمیگویید؟ اگر چنین کاری را انجام دهید فکر کنم وحدت عملی خواهد شد؛ آمده:<br /> «آقای قزوینی به این سؤال و خیلی از سؤالهای مکتوب دیگر یا اصلاً پاسخ نداده و یا طفره رفت و یا متوسل به خشونت و تهدید میشد؛ مثلاً چنین سخنانی را بر زبان میآورد: ما با کسی شوخی نداریم ما چندین تن از وهّابیها را در زاهدان به دار آویختیم. آنها وهّابی بودند، وهّابیها الفبای فکریشان براندازی حکومت جمهوری اسلامی است، بنابراین ما با کسی تعارف نداریم من این دفعه فقط برای تذکر آمدهام و خیلی دیگر از این تهدیدها.»<br /> این مطالب نیز کاملا خلاف واقع و دروغ محض است زیرا:<br /> اولاً: به علت سخنان غیر منضبط و پراکنده و ناهماهنگ آقایان ماموستاها، فرصتی برای پاسخ به این سؤال و بعضی سؤالات مکتوب پیش نیامد.<br /> ثانیاً: همین سؤال را بارها جناب آقای دکتر قزوینی در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) و برنامههای خود در شبکه سلام پاسخ دادهاند که قابل مراجعه عموم میباشد. که خلاصه پاسخ اینگونه است که شیعه در میان 72 نفر از شهدای کربلا غالبا از تعداد خاصی تجلیل میکند، همانند: حضرت ابالفضل العباس، حضرت علی اکبر، حضرت قاسم بن الحسن و علی اصغر علیهم السلام؛ و این بدان معنا نیست که نسبت به دیگر شهدا بی اهمیت باشند؛ بلکه به خاطر این که شهادت این چند نفر به صورت جانسوز و دلخراشتر بوده است و در جلسات عزاداری غالبا مصائب اینها بیان میشود.<br /> حضرت عباس سلام الله علیه دارای سه برادر به نامهای عثمان، جعفر و عبد الله بودند که از هیچکدام از آنها در مجالس روضه و عزاداری شیعیان نامی برده نمیشود آیا این به خاطر بی اهمیتی و یا خدای ناکرده بی احترامی آنها نزد شیعه است؟!! و یا این بدان خاطر است که نام برادر حضرت ابالفضل همنام عثمان خلیفه سوم اهل سنت است؟!!<br /> و اما در باره عمر بن علی ابی طالب که شخص مورد نظر در جلسه ادعا نمود که او در کربلا به شهادت رسیده و شیعیان نامی از او به عنوان شهدای کربلا نمیآورند باید گفت:<br /> عمر بن علی بن ابی طالب در کربلا حضور نداشته، بلکه در قیام مختار به همراه مصعب بود و کشته شد و یا به قول بعضی تا زمان ولید بن عبد الملک زنده بوده است که ابن حجر در این باره مینویسد: <br /> قتل(عمر بن علی) مع مصعب أیام المختار. قلت : ذکر الزبیر ما یدل على أنه عاش إلى زمن الولید بن عبد الملک. <br /> عمر بن علی در ایام قیام مختار همراه با مصعب بود. و به عقیده من: از زبیر بن بکار جملهای هست که دلالت میکند که او تا زمان ولید بن عبدالملک زنده بوده است.<br /> تهذیب التهذیب، ج 7، ص 427.<br /> ثالثاً: ادعای تهدید بر به دار آویختن کاملا دروغ بوده و تمام کسانی که با مشی و سلوک جناب دکتر حسینی قزوینی کمترین آشنایی را دارند کذب این ادعا را تأیید مینمایند.<br /> اما در توضیح باید به اطلاع برسانیم این جمله جناب دکتر حسینی قزوینی بعد از حدود یک ساعت و نیم گفتوگو و شنیدن صبورانه همراه با سعه صدر ایشان و در چند جمله پایانی سخنان ایشان و در پاسخ به سخنان برخی از ماموستاها که بارها گفتند: «مگر ما وهابی هستیم که شما بحث وهابیت را میان ما مطرح میکنید؟ و یا به ما چه ربطی دارد که در عربستان و میان وهابیت چه میگذرد؟» مطرح گردید. <br /> جناب دکتر قزوینی در پاسخ این افراد این گونه بیان داشتند: <br /> ما بحث وهابیت را حتی میان طلاب حوزههای علمیه شیعه و یا در مدرسه فیضیه قم نیز مطرح مینماییم و این به آن معنا نیست که آنان وهابی هستند بلکه به خاطر تحرکات زیاد وهابیت در ایران به ویژه میان طلاب شیعه و سنی این مباحث مطرح میگردد و ما وظیفه خود دانستهایم تا خطر وهابیت را گوشزد کنیم و بگوییم که الفبای فکری وهابیت مبارزه با شیعه و براندازی حکومت شیعه است.<br /> جناب دکتر حسینی قزوینی در ادامه سخنان خود این گونه بیان داشتند که ما به همه آقایان شیعه و سنی اعلام میکنیم که فریب وهابیت را نخورند که عاقبت خوشی ندارد و در این موضوع، نظام جمهوری اسلامی با کسی شوخی ندارد و هرکس به دام وهابیت افتاد و به فکر براندازی نظام جمهوری و یا عملیاتهای انتحاری و انفجار و از این قبیل کارها بیافتد، نظام با شدت هر چه تمامتر با او برخورد خواهد کرد. و در این رابطه برای نظام جمهوری اسلامی، شیعه و سنی و عالم شیعه و مولوی و ماموستا فرقی نمیکند؛ همانگونه که در خوزستان شاهد بودیم برخی از شیعیان به دام وهابیت افتادند و دست به انفجار زدند و نظام هم با آنان برخورد کرد و آنها را بالای چوبه دار فرستاد و همچنین در حوزه علمیه چاجمال ایرانشهر که چند مفتی همانند مولوی عبد القدوسی و مولوی سهرابی و... فریب وهابیت را خورده و اقدام به تهیه سلاح و مواد منفجره جهت انفجار اجتماعات شیعه و سنی را نموده بودند، که این عمل آنان با برخورد قاطع نظام جمهوری اسلامی مواجه شده و به دار مجازات آویخته شدند.<br /> و آنگاه جناب دکتر حسینی قزوینی سخنانی از امام راحل(ره) را قرائت نمودند که در آن این گونه آمده است:<br /> «مگر مسلمانان نمىبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون هاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند» <br /> صحیفه امام، ج 21، ص80، پیام امام خمینى به مناسبت سالگرد کشتار زائران در مکه. <br /> و در وصیتنامه سیاسى الهى خود از وهابیت به عنوان یک فرقه ضد قرآنی یاد کرده و مینویسد:<br /> اینها این مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مىکند ... و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مىکنند.<br /> وصیت نامه سیاسى و الهى امام خمینى، 26 بهمن 1361ـ 1 جمادى الاولى 1403.<br /> و همچنین سخن مقام معظم رهبرى را قرائت نمودند که فرمودهاند:<br /> از اول، وهابیّت را براى ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهى ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه مسلمانها به وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را براى این که پایگاهى علیه اسلام درست کنند، به وجود آوردند ... . استکبار جهانی از طریق به وجود آوردن وهابیت سعی کرده است در داخل جامعه اسلامی، مرکز امنی را برای خود ایجاد کند و شما باید به طور صریح و آشکار مردم را نسبت به نقش وهابیون در ضربه زدن به وحدت اسلامی آگاه کنید. پایگاه اطلاع رسانى دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبرى، farsi . khamenei . ir<br /> اگر ما در جلسات این همه از وهابیت سخن میگوییم و خطر آنها را برای همه اعم از شیعه و سنی گوشزد میکنیم در حقیقت برگرفته از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب میباشد که گمان میکنم این دو شخصیت برای همه اهل سنت نیز محترم هستند.<br /> خوانندگان عزیز ملاحظه فرمودند که مطالب فوق به هیچ وجه تهدید علمای اهل سنت به شمار نمیرود بلکه ذکر حقایقی است که غالباً بیان آن تلخ و ناخوشایند است.<br /> رابعاً: با کمال تاسف شاهد بودیم، نشانههایی از هشدارهای جناب دکتر حسینی قزوینی در همین جلسه محقق گشت و یکی از آقایان اهل سنت در عکس العمل به سخنان جناب دکتر حسینی قزوینی این گونه گفت:<br /> «امام خمینی که معصوم نیست شاید در این مطالبی که نقل کردید ایشان اشتباه کرد
چرا دوستان متن کامل همایش را جای قرار داده اند که خیلی خوب درمعرض دید قرار نگرفته
لطفا ایمیل سایت خودتان را در معرض دید قرار دهید
ماروحانیون مهاباد از ارئه گزارش ممنونیم
چرا دوستان متن را جای قرار داده اند که خیلی خوب درمعرض دید قرار نگرفته
ده ستان خوش بیت بو ئه و هه واله تان هیوادارم که له و ریبازه دا سه رکه وتوو بن <br /> هه ر بژی کورد و هه ر بژی کوردستانی گه وره
به نظر من از علماهای اهل سنت هر کس حرف حق را بگویید که حرفهای او از روی آیات قرآن و احادیث صحیح پیامبر (ص) باشد درج برچسب وهابی به او میزنند مانند ماموستا شفیع برهانی ماموستا عبدالرحمان فتاحی و ماموستا علوی.
اگر هدف سعادت دنیا و آخرت برای همه مردم است باید بدون تعصب خشک و توهین به اعتقادات همدیگر، راه مطالعه و تحقیق را برای همه اقشار هموار نمود و به پیروان همه مذاهب اختیار داد تا مراسم و مناسبت های دینی و مذهبی خود را آزادانه آنجام دهند. مردم خود می توانند با شعور خدادادی خود راه بهتر را برگزینند. اینجور نباشد که از ترس گسترش یک مذهب اسلامی از ساختن مسجد برای آنها جلوگیری شود مانند آنچه در تهران برای اهلسنت وجود دارد.